Uurum kenarndaym

Uçurum kenarındayım
Beni bana bırakma
لبه ی پرتگاه ایستاده ام..
مرا به حالِ خودم رها نکن..
دیدگاه ها (۱)

برات بنویسم:-بیداری؟تو بگی:+فکرت نمیذاره بخوابم ...

‏تا میای فراموشش کنی دقیقا همون موقع تو تاکسی یکی بغلت میشه ...

خوبی پسر بودن اینه که دلت گرفت میتونی به بهونه آشغال بردن بر...

به همه اعتماد نکنین همرُ دوس نداشه باشین اسمشونُ قشنگ سیو نک...

من خودم را به تاریکی سپردم به امید محو شدن.... اما تو چویا ،...

شعله بی امان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط