عاشقانه های پاک
عاشقانه های پاک
بسم الله النور
زندگـے اگر همرنگِ خدا باشد طعمِ تازه اے می گیرد .
طعمے شبیـــہ بنــــدگے
طعمے شبیـــہ آسمـــان
آن وقــت . . .
تو اگر لیوان آبی دستم دهی اجر یک سال عبادت را می بری،
من اگر به روی تو لبخندی بزنم خدا هم تبسم می کند…
تو اگر زندگی را با عشق من نظم بخشی خدا رحمتش را بر تو می باراند،
من اگر با تو مهربان باشم نزد خدا از جمله بهترین بندگانم ... .
تو اگر مطیع من باشی سعادتمندی
من اگر دل بسته ی تو باشم به خدا نزدیکترم ... .
من اگر... .
تو اگر... .
من چقدر عزیز می شوم وقتی خدا برای خاطر تو این همه دوستم دارد… .
تو چقدر عزیز می شوی وقتی خدا به خاطر من این همه دوستت دارد… .
پ.ن:
او بہ من گفت که عُمر تو شَوَد ختمِ شهادَتـــــــ
گفتمَش عِشوه نریز، چَند ڪنم مَهر و صِداقَت؟
یڪباره شد از چَشمِ قشنگَش اشڪ جارے
گفتا ڪہ بہشت و تو و میقات و شفاعتـــــــ
بسم الله النور
زندگـے اگر همرنگِ خدا باشد طعمِ تازه اے می گیرد .
طعمے شبیـــہ بنــــدگے
طعمے شبیـــہ آسمـــان
آن وقــت . . .
تو اگر لیوان آبی دستم دهی اجر یک سال عبادت را می بری،
من اگر به روی تو لبخندی بزنم خدا هم تبسم می کند…
تو اگر زندگی را با عشق من نظم بخشی خدا رحمتش را بر تو می باراند،
من اگر با تو مهربان باشم نزد خدا از جمله بهترین بندگانم ... .
تو اگر مطیع من باشی سعادتمندی
من اگر دل بسته ی تو باشم به خدا نزدیکترم ... .
من اگر... .
تو اگر... .
من چقدر عزیز می شوم وقتی خدا برای خاطر تو این همه دوستم دارد… .
تو چقدر عزیز می شوی وقتی خدا به خاطر من این همه دوستت دارد… .
پ.ن:
او بہ من گفت که عُمر تو شَوَد ختمِ شهادَتـــــــ
گفتمَش عِشوه نریز، چَند ڪنم مَهر و صِداقَت؟
یڪباره شد از چَشمِ قشنگَش اشڪ جارے
گفتا ڪہ بہشت و تو و میقات و شفاعتـــــــ
۸۷۹
۱۵ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.