می خواهم برگردم به روزهای کودکی

می خواهم بـرگردم به روزهـای کودکی...
آن زمان ها که
پدر " تنـها قهرمـان " بود ...
عشـق
تنها در " آغـوش مـادر " خلاصه میشد ...
بالاترین نـقطه زمیـن
" شانه های پــدر " بود ...
بدترین دشمنانم
"خواهر و برادرهای خودم" بـودند ...
تنـها دردم
"زانــو های زخمی ام" بودند ...
تنـها چـیزی که میشکست
"اسباب بازی" هایم بـود ...
و معنای خداحافـظ "تا فـردا" بود ...
دیدگاه ها (۲)

بیایید یک چیزی در گوش‌تان بگویم:رفتن، نبودن، نباید زیاد طول ...

حال خراب من #تُ یی:باهیچ #تُ یی،غیر #تُ خوب نمیشود ! #زارعی

زیادی خوب بودن خوب نیست زیادی که خوب باشیدیده نمیشویمیشوی مث...

کاش اینجا بودی، همین کنارِ خودم !و من یادم می‌رفت که :خسته‌ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط