عزیزم من از بی قراری و رسوایی جاماندگی سر به بیابانه

«عزیزم! من از بی قراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل کن.»

وصیت نامه سردار سلیمانی

#شهید_القدس
#ساعت_عاشقی
#قاسم_بن_الحسن
دیدگاه ها (۰)

✨‌‏و دایره‌ی حضورتجهان را در آغوش می‌گیرد...#سردار_دلها #ساع...

دلتنگــــی حس عجیبی ست گویـــی خواهی مرد، اما نمیمیری#سردار...

پیوسته آرزو کنمت!بلکه آرزو؛از شرم ناتوانی خودجان به سر شود.....

چون رهند از دست خود دستی زنند...#حاج_قاسم#ساعت_عاشقی #قاسم_ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط