آغوشت دریا بود

آغوشت دریا بود

و من

ماهی ی سرخی که

به تنگ کوچکی

خو کرده بود ..

#محمد_جنت_امانی
دیدگاه ها (۱)

حتما باد شعرهایی که برایت سروده ام را به گوش بید ها رسانده ک...

بگشای درکه حوصله ی انتظار نیست ..#حسین_منزوی

غبارِ صبح تماشاست هرچه باداباد !تو هم بخندجهانِ خراب می‌خندد...

‏هر صبح در آیینه ی جادویی خورشیدچون می‌نگرماو همه من، من همه...

موج شوریده، دلِ آشفته ی ماه است ولی ماه را طاقت آشفتگی دریا ...

مانند ماهی باشی و دریا نباشددر دل برای غصه هایت جا نباشدهر ک...

.دلم جنگل، دلم باران، دلم اصلا غلط کردهدلم بوسه، لب یاران، د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط