The scary heart of a master
The scary heart of a master
Part ¹⁸
ا.ت ویو
در و باز کردم و با دیدن اون فرد پشت در خشکم زد ......
اون یه دختره ؟!
+سلام عزیزم خوش اومدی
دختره: سلام عشقم مرسی
_سلام ....کوک معرفی نمیکنی ؟!
+ا.ت دوست دخترم جونگ جا
یعنی اون دوست دختر داشته ؟؟؟ اینجوری ک تمام نقشه هام به باد میره
+ا.ت خوبی؟
_ها چی ...آره خوبم
+خوبه جونگ جا رو ببر به اتاق پذیرایی
_چشم
~عشقم مگه تو نمیای ؟!(علامت جونگ جا ~)
+نه من فعلا کار دارم منتظر بقیه مهمون هام
~باشه
_بیا بریم
ا.ت ویو
جونگ جا خانوم رو بردم به اتاق پذیرایی و نشوندمش رو مبل میخواستم برم ک.....
~صبر کن ببینم
_چیه؟!...
~اولا با من درست حرف بزن من دوست دختر اربابتم و دوما براچی به اربابت گفتی کوک؟!تنها کسی ک اجازه داره به اسم صداش کنه منم
_هوم...ببخشید ولی هرجور بخوام رفتار میکنم و هرجور بخوام کوک رو صدا میزنم و به کسی هم مربوط نیس
~بزار کوک بیاد
_مثلا میخوای چیکار کنی؟
~بهش میگم اخراجت کنه .....
_بعید میدونم کوک از امشب بگذره
~مگه امشب چه خبره؟
_من هم خواب کوکم و تا الان با هم رابطه داشتیم .....رابطه جن*سی .....حالا میخوای چیکار کنی هوم ؟!
~چی داری میگی امشب تولد منه و کوک میخواد منو خوشحال کنه .....غیر ممکنه بهم خیانت کنه
_ولی میبینی ک کرده
+اینجا چه خبره ؟
ا.ت ویو
کوک اومد و استاد رو بروی منه بدبخت و تو چشمام نگاه میکرد (سوالی نگاش میکرده هااا)
~کوک تو به من خیانت کردی ؟
+خب.....ا.ت تو چیزی بهش گفتی ؟
_آره...گفتم ک با هم رابطه داشتیم
~کوکککککککک
+سر من داد نزننننننن هر*زهههههههههههه
کوک ویو
محکم زدم تو گوش جونگ جا
+گمشو بیروووووووووووووووووووون
~ولی....ولی کوک
+بهت میگم گمشوووووووو
ا.ت ویو
جونگ جا رفت بیرون و من هم از خوشحالی نیش خند زدم
+خب ممنون ک منو از دستش راحت کردی راستش امشب هیچ مهمونی نداریم و فقط میخواستم از دستش خلاص بشم
_واقعا ؟! فکر کردم الان اخراجم میکنی یا تنبیهم میکنی
+هوم تو فکر تنبیه هستم ......ولی اخراجت نمیکنم
_قبوله
کوک بهم چشمک زد و رفت داخل اتاقش و منم رفتم لباسمو عوض کردم و اومدم تو سالن و نشستم رو مبل و چشمامو بستم ک یچیز داغ رو لبم حس کردم ک تکون میخوره چشمامو آروم باز کردم و دیدم کوکه و داره منو میبوسه و منم همراهیش کردم
۵مین بعد
از هم جدا شدیم و من به کوک نگاه کردم ....
_عاشقتم ددی
+ م....منم عاشقتم....عاشقتم بیبی گرل
ا.ت ویو
چشمام داشت از حدقه میزد بیرون اون گفت عاشقمه ؟!
_احیانا مست نیستی ؟
+نه ...(لبخند)
۵۵لایک
۵۵کامنت (نفری سه تا)
بچه ها سه تا پارت دیگه بیشتر نمونده هااااا
Part ¹⁸
ا.ت ویو
در و باز کردم و با دیدن اون فرد پشت در خشکم زد ......
اون یه دختره ؟!
+سلام عزیزم خوش اومدی
دختره: سلام عشقم مرسی
_سلام ....کوک معرفی نمیکنی ؟!
+ا.ت دوست دخترم جونگ جا
یعنی اون دوست دختر داشته ؟؟؟ اینجوری ک تمام نقشه هام به باد میره
+ا.ت خوبی؟
_ها چی ...آره خوبم
+خوبه جونگ جا رو ببر به اتاق پذیرایی
_چشم
~عشقم مگه تو نمیای ؟!(علامت جونگ جا ~)
+نه من فعلا کار دارم منتظر بقیه مهمون هام
~باشه
_بیا بریم
ا.ت ویو
جونگ جا خانوم رو بردم به اتاق پذیرایی و نشوندمش رو مبل میخواستم برم ک.....
~صبر کن ببینم
_چیه؟!...
~اولا با من درست حرف بزن من دوست دختر اربابتم و دوما براچی به اربابت گفتی کوک؟!تنها کسی ک اجازه داره به اسم صداش کنه منم
_هوم...ببخشید ولی هرجور بخوام رفتار میکنم و هرجور بخوام کوک رو صدا میزنم و به کسی هم مربوط نیس
~بزار کوک بیاد
_مثلا میخوای چیکار کنی؟
~بهش میگم اخراجت کنه .....
_بعید میدونم کوک از امشب بگذره
~مگه امشب چه خبره؟
_من هم خواب کوکم و تا الان با هم رابطه داشتیم .....رابطه جن*سی .....حالا میخوای چیکار کنی هوم ؟!
~چی داری میگی امشب تولد منه و کوک میخواد منو خوشحال کنه .....غیر ممکنه بهم خیانت کنه
_ولی میبینی ک کرده
+اینجا چه خبره ؟
ا.ت ویو
کوک اومد و استاد رو بروی منه بدبخت و تو چشمام نگاه میکرد (سوالی نگاش میکرده هااا)
~کوک تو به من خیانت کردی ؟
+خب.....ا.ت تو چیزی بهش گفتی ؟
_آره...گفتم ک با هم رابطه داشتیم
~کوکککککککک
+سر من داد نزننننننن هر*زهههههههههههه
کوک ویو
محکم زدم تو گوش جونگ جا
+گمشو بیروووووووووووووووووووون
~ولی....ولی کوک
+بهت میگم گمشوووووووو
ا.ت ویو
جونگ جا رفت بیرون و من هم از خوشحالی نیش خند زدم
+خب ممنون ک منو از دستش راحت کردی راستش امشب هیچ مهمونی نداریم و فقط میخواستم از دستش خلاص بشم
_واقعا ؟! فکر کردم الان اخراجم میکنی یا تنبیهم میکنی
+هوم تو فکر تنبیه هستم ......ولی اخراجت نمیکنم
_قبوله
کوک بهم چشمک زد و رفت داخل اتاقش و منم رفتم لباسمو عوض کردم و اومدم تو سالن و نشستم رو مبل و چشمامو بستم ک یچیز داغ رو لبم حس کردم ک تکون میخوره چشمامو آروم باز کردم و دیدم کوکه و داره منو میبوسه و منم همراهیش کردم
۵مین بعد
از هم جدا شدیم و من به کوک نگاه کردم ....
_عاشقتم ددی
+ م....منم عاشقتم....عاشقتم بیبی گرل
ا.ت ویو
چشمام داشت از حدقه میزد بیرون اون گفت عاشقمه ؟!
_احیانا مست نیستی ؟
+نه ...(لبخند)
۵۵لایک
۵۵کامنت (نفری سه تا)
بچه ها سه تا پارت دیگه بیشتر نمونده هااااا
۳۹.۲k
۱۹ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.