دلم یک جاده ی بی انتها می خواهد تا تمام مسیر را با خیال
دلم یک جاده ی بی انتها می خواهد تا تمامِ مسیر را با خیالِ تو قدم بزنم...
یک کتابِ قدیمی تا بشود با خواندنش به درونِ خاطرات رفت...
غزلی چند از حافظ که دلم را باز کند...
قهوه ی تلخی که در این زمستانِ نبودنت بدنم را گرما ببخشد...
یک پنجره رو به سویِ خیابان که بتوان پشت آن نشست و تماشا کرد...
و یک موسیقیِ دلچسب، که روحم را نوازش کند...
می دانی دلبر جان؟!
خیلی دلتنگت شده ام...
این روز ها فقط کمی بودنت برایِ همه ی زندگی ام کافی ست...!
#جذاب #خاص
یک کتابِ قدیمی تا بشود با خواندنش به درونِ خاطرات رفت...
غزلی چند از حافظ که دلم را باز کند...
قهوه ی تلخی که در این زمستانِ نبودنت بدنم را گرما ببخشد...
یک پنجره رو به سویِ خیابان که بتوان پشت آن نشست و تماشا کرد...
و یک موسیقیِ دلچسب، که روحم را نوازش کند...
می دانی دلبر جان؟!
خیلی دلتنگت شده ام...
این روز ها فقط کمی بودنت برایِ همه ی زندگی ام کافی ست...!
#جذاب #خاص
- ۱۳.۰k
- ۲۵ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط