دیگر از شعر و غ

┅✶❤ ✶┅ •❥● ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ دیگر از شعر و غزل هایِ دوچشمت خبری نیست
از نگاهی نگران در پیِ خشمت خبری نیست

خیره در چشم تواَم،دست به دسـتش دادی
دیگر از دستِ مسیحانهٔ گرمت خبری نیست

وسـطِ راهـرویِ خانه ای آوار شده میـچرخم
از تو و روسری و چکمهٔ چرمت خبری نیست

همـهٔ این خـانه سـخت زِ هم پاشـیده است
دیگر از معجزهٔ راســخِ عزمت خبری نیست

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ●❥•
دیدگاه ها (۱)

دستم به تو نمی رسدخیــابان به خیــابانشهـــر را گشته امانـــ...

❣ ❣ ✿روحم را با تـــداوم✿نگاهت به شبانه هایم✿می آویــــزم ح...

❤ ️❤ ️🌹 🌹 ❤ ️❤ عاشقی با تو قشنگ است بیا دل بدهیم فکر کن ! ق...

❤ ️❤ ️🌹 🌹 ❤ ️❤ ️یه روزی گله کردم من از عالم مستی تو هم به دل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط