اینکه از دور تماشا کنمت سنگین است

اینکه از دور تماشا کنمت سنگین است
در دلم باشی و حاشا کنمت سنگین است

بعد هر بغض که شاعر بشوی می فهمی
هر کجای غزلم جا کنمت سنگین است

تلخ باشی و دم از واژه ی شیرین بزنی
پشت هر قافیه پیدا کنمت سنگین است

هی نخوابی و دلم شور دلت را بزند
او برانگیزد و پروا کنمت سنگین است

نکند فاش شود پیش کسی غربت ما
ترس از این قصه که رسوا کنمت سنگین است

نقش چشمان تو در قتل دلم مشهود است
شب ب شب از سر دل وا کنمت سنگین است
دیدگاه ها (۵)

ﭼﻘَـــﺪﺭ ﺩﻟــَـــــﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪﻧﺎﻣﻪ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﮐﺎﻏﺬ ﻭ ﭘﺎﮐﺖ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ...

زمان ما..کیا یادشونه.:)

قرار نیستمن بنویسم و تو بخونی!حتی قرار نیستبفهمی که من به خا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط