+آمدم باز و سخن با تو فراوان دارم؛
+آمدم باز و سخن با تو فراوان دارم؛
باز دست تهی و پای گریزان دارم!
باز میباری و میبخشی و مهمان داری
باز میبارم و موّاجم و طوفان دارم...
کاش یک لحظه کرم کرده نگاهم بکنی
من که هر ثانیه نجوای رضا جان دارم
دست از عالم و آدم به امیدت شستم
باز هم دست به دامان تو سلطان دارم
بعد از آن شب که حرم بودم و باران بارید
خاطرات خوشی از بارش باران دارم
حسّ من موقع پابوسیَت آقا اینست
که به لب زمزمهٔ آیهٔ قرآن دارم...
🍃 🌸 🍃 🌸 🍃
@ImamRezaAS
باز دست تهی و پای گریزان دارم!
باز میباری و میبخشی و مهمان داری
باز میبارم و موّاجم و طوفان دارم...
کاش یک لحظه کرم کرده نگاهم بکنی
من که هر ثانیه نجوای رضا جان دارم
دست از عالم و آدم به امیدت شستم
باز هم دست به دامان تو سلطان دارم
بعد از آن شب که حرم بودم و باران بارید
خاطرات خوشی از بارش باران دارم
حسّ من موقع پابوسیَت آقا اینست
که به لب زمزمهٔ آیهٔ قرآن دارم...
🍃 🌸 🍃 🌸 🍃
@ImamRezaAS
۲۳۹
۰۶ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.