....
....
صادق هدایت گفته در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح آدم را در انزوا می‌خورد و می‌تراشد.
چقدر باهات موافقم صادق خان.
بله یه زخم‌هایی هستن که التیام پذیر نیستن، می‌شینن روی روحت و ازت جدا نمی‌شن حتی توی بهترین لحظه‌های زندگیت، نگم از وقتایی که به خودی خود حالت بده بی این‌که اتفاق خاصی افتاده باشه، تنگ غروب، یه باد سرد یه دسته کلاغ بالای سرت با اون قارقارهای چندش آور و آسمون ابری و یکدفعه هجوم یه خاطره
نمی‌دونی چجوری بغضت رو قورت بدی و نم چشماتو پنهون کنی، کسی نمی‌دونه توی سکوتت چه فریادی خوابیده و دم نمی‌زنی، می‌گن چیزی شده؟ جوجه تیغی توی گلوت رو قورت می‌دی و می‌گی نه چیزی نیست یهو دلم گرفت.
تابستون تموم می‌شه و پاییز از راه می‌رسه زندگی جریان داره و توی انزوا و بی‌خبری روحت داره خورده و تراشیده می‌شه.
چقدر باهات موافقم صادق خان.
#حمیدرضاداودی
🥀
صادق هدایت گفته در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح آدم را در انزوا می‌خورد و می‌تراشد.
چقدر باهات موافقم صادق خان.
بله یه زخم‌هایی هستن که التیام پذیر نیستن، می‌شینن روی روحت و ازت جدا نمی‌شن حتی توی بهترین لحظه‌های زندگیت، نگم از وقتایی که به خودی خود حالت بده بی این‌که اتفاق خاصی افتاده باشه، تنگ غروب، یه باد سرد یه دسته کلاغ بالای سرت با اون قارقارهای چندش آور و آسمون ابری و یکدفعه هجوم یه خاطره
نمی‌دونی چجوری بغضت رو قورت بدی و نم چشماتو پنهون کنی، کسی نمی‌دونه توی سکوتت چه فریادی خوابیده و دم نمی‌زنی، می‌گن چیزی شده؟ جوجه تیغی توی گلوت رو قورت می‌دی و می‌گی نه چیزی نیست یهو دلم گرفت.
تابستون تموم می‌شه و پاییز از راه می‌رسه زندگی جریان داره و توی انزوا و بی‌خبری روحت داره خورده و تراشیده می‌شه.
چقدر باهات موافقم صادق خان.
#حمیدرضاداودی
🥀
۱.۷k
۱۶ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.