ات ویو در اتا تهته رو زدم

ات ویو در اتا تهته رو زدم
جواب نیومد
دوباره زدم حواب نیومد پس تصمیم گرفتم برم داخل دیدم تهیونگ داره میگه
تهته عه دوباره دارم کابوس میبینم دوباره ات ه
ات نه من واقعی م
ته ته هق هق
ات نه گریه نکن لطفا
ته ته دوباره دارم خواب میبینم
ات یو
من رفتم سمتش و بوسیدمش
بعد از 2دقیقه از همدی گه جدا شدیمــــــــــ
بهش گفتم
ات دیدی من واقعیی هستم
ته ته ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
ات ویو
میخواستم برم که دستم رو گرفتم و با یک حرکت پرتم کرد رو تخت و رو م پتو کشید و بغلم کردم
واو چه قد حس ارامش پیدا کردم پس منم چشام رو بستم و خوابیدم
جیمین ویو
نکنه تهیونگ بلایی سر ات اورده
پس بی وقفه رفتم بالا و با صحنه ای که دیدم شاخ در اوردم دیدم تهیونگ و ات باهم دیگه خوابیدن(چیهههههع توقععععع چیییی داشتینننننننننننننن منحرف هاااااااااااااااااااا😂😂😂😂)
گوشیم در اوردم عکس گرفتم و رغتم پایین



دو ساعت بعد


ات ویو



با خستگی از خواب پاشدم
دیدم بغل تهیونگ م فیس تو فیس هم بودیم دیدم تهیونگ داره پلک هاشو تکون میده پس سریع چشام رو بستم
که گف
ته ته من میدونم بیداری کلک
ات............
تهته واو چه حس خوبیی دارمم بغل تو عم
همین دوساعت پیشم یه بوسههه فرانسوی گرفتم ازت و حاللل کردم
ات به کسی چیزی نگو خجات میکشم
و رفتیم پایین و ناهار خوردیم
و جیمین گف

جیمین خوب خوش گذش
ات منظورت چیه
جیمین عکس رو نشون میده
ات یا عکس پاک کن
جمین نههههههه پاکککککک نمیکنمممممممممممممممممممممممممممم