بهار انسانها و حکایت بشر امروز
بهار انسانها و حکایت بشر امروز
آیا این جهان بر عدل است؟ یعنی او عادلانه غایب است؟ مگر عدل نه این است که هر چیز در جای خود قرار بگیرد؟ یعنی ما هنوز سرگردان نشده ایم؟
بهار
ماهی تمثیل ها تا در اقیانوس است آب را نمی یابد زمانی که بر ساحل افتاد و تنش خاک را لمس کند آب را می یابد. این همان حکایت بشر امروز است، تا زمانی که در اقیانوس ولایت و امامت غرق بود قدر ندانست حال که تن و روحش به خاک غیبت خورده، تازه فهمیده چه بر سرش آمده و چه قحطی او را فرا گرفته، دائم دهانش را باز و بسته می کند تا این آب از دست رفته را باز یابد.
آیا این جهان بر عدل است؟ یعنی او عادلانه غایب است؟ مگر عدل نه این است که هر چیز در جای خود قرار بگیرد؟ یعنی ما هنوز سرگردان نشده ایم؟ (مرتضی مطهری، عدل الهی، صص 60-54)
چه خوش است زمانی که پدر پسرش را توصیف می کند و به آمدن او مباهات ورزد که البته به حق است که پدر و مادرش را فدای او کند،( نهج البلاغه، ترجمه علی شیروانی، خ 187) چرا که او تنها و تنها او می تواند عدل را برقرار کند. فاتح خیبر، امیرالمومنین علی علیه السلام جهان را سرشار از نور ستارگانی می داند که همواره جهان را با نورشان روشن می سازند.
اگر این چنین نباشد بشر در تاریکی جهلی که ابلیس برای او فراهم نموده غرق خواهد شد: «بدانید خاندان محمد صلی الله علیه و آله همچون ستارگان آسمان هستند که هرگاه ستاره ای غروب کند ستاره ای دیگر طلوع نماید.»( همان، خ 150)
دریای قدرت حق فرزند برومندش را اینگونه می نمایاند: «او زره ای از حکمت به تن دارد که آن را با همه ی آدابش از توجه و معرفت و اشتغال به آن فراگرفته، گمشده ی جگر گوشه اش را حکمت می داند (نوری که آدمی امروزه از آن فاصله گرفت)، او در پی آن است، زمانی که اسلام غریب و تنها بماند او پنهان می شود_ و لابد زمانی که این غربت برداشته شود باز می گردد این راهکاری روشن برای بشریت است _ او باقی مانده حجتهای خدا و جانشینی از جانشینان پیامبر خداست.» (همان، خ 182)
اوست نهالی از قریش، جهالت و خودخواهی آدمی دیگر درختان را از بین برد او باقی مانده درختی است که در بنی هاشم کاشته شده است.( همان، خ 150) پس بکوشید برای آبیاری آن!
آخرالزمان یعنی عصر کنونی جهل و ظاهربینی، جای عقل و علم را گرفته و فتنه آشکار شده است. اوست که زمان غیبتش پر از فتنه هاست، امید که ظهورش نزدیک است و این رایحه شامه نواز را مولای کونین به شیعیان نه بلکه تمام بشریت مژده داده است:
«ای مردم زمان وقوع آنچه وعده داده شده فرارسیده است و آنچه از آن بی خبرید به تحقق نزدیک است. او خواهد آمد! در زمان فتنه! و بندها ی که از فتنه بر گردن بشر افتاده باز خواهد کرد، گمراهان را متفرق می کند و دیده ها را به نور قرآن جلا و سینه ها را با تفسیر آن صفا می دهد و این بشریت است که در زمان ظهورش پیوسته جامهای حکمت را سر می کشند.(همان) و نفوس به هدایت معطوف می شوند آنگاه که با هوای خود شکل گرفته و سازگار شده اند، در آن زمان جنگی عظیم رخ می دهد و شاید این همان آرماگدون باشد که حضرت، هزار سال قبل به آن اشاره کرده است. او برترین و متفاوت ترین حاکم است. می آید حکومتش بر قلبها را با حکومت جسمها جمع می کند. زمین پاره های جگرش و گنجینه های خود را بیرون ریخته و نثار قدومش می کند.»(همان)
خورشید به خلف صالحش مباهات نموده و او را بر سیره ی صالحان می داند که غیر از این نمی تواند باشد سلاله پاک را! وی به فرزندش سید شباب فردوس حسین بن علی علیهماالسلام فرمود: «نهمین فرزند از فرزندان تو قیام کننده بر حق است که دین را آشکار کرده و عدالت را گسترش خواهد داد.» در جهالتی که جهان را فراگرفته تعجبی نیست که قرة العین رسول صلی الله علیه و آله شگفت زده بپرسد: «یا ابتاه! إن ذلک لکائن؟ آیا واقعا اینگونه خواهد شد؟!» حضرت می فرمایند: «آری، به خدایی که محمد صلی الله علیه و آله را به رسالت بر انگیخت این اتفاق خواهد افتاد.»( محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 51، ص 110)
پس ای مردم! فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ؟( الرحمن/ 13) دوستش داریم؟ منتظر عدل محتوم هستیم؟ نشانه دارد! آری می داند شما نیز دلاتان را مانند زمین پیشکش قدومش خواهید نمود ولی آیا شما که از شدت شوق در جوش و خروش نیستید و در ظاهر بیمار نیستید به باطن بیمارید؟! آیا در ندبه های خود مانند زن جوان از دست داده اید؟! مولایمان محب را اینگونه توصیف نموده؛ آیا به وافع ما اینگونه ایم؟!
وَ مِنَ الدلائل اَن یُری مِن شُوقِه مَثَل السَقیّم و فِی الفؤاد غَلائِلُ
و مِنَ الدلائلِ ضِحکُهُ بَینَ الوَرَی و القَلبُ مَحزوُن کَقَلبِ الثاکِلِ
از نشانه های انسان محب ، این است که از شدت شوقش، مانند بیمار به نظر می آید و در همان حال، در دلش جوش و خروش ها یی است.
آیا این جهان بر عدل است؟ یعنی او عادلانه غایب است؟ مگر عدل نه این است که هر چیز در جای خود قرار بگیرد؟ یعنی ما هنوز سرگردان نشده ایم؟
بهار
ماهی تمثیل ها تا در اقیانوس است آب را نمی یابد زمانی که بر ساحل افتاد و تنش خاک را لمس کند آب را می یابد. این همان حکایت بشر امروز است، تا زمانی که در اقیانوس ولایت و امامت غرق بود قدر ندانست حال که تن و روحش به خاک غیبت خورده، تازه فهمیده چه بر سرش آمده و چه قحطی او را فرا گرفته، دائم دهانش را باز و بسته می کند تا این آب از دست رفته را باز یابد.
آیا این جهان بر عدل است؟ یعنی او عادلانه غایب است؟ مگر عدل نه این است که هر چیز در جای خود قرار بگیرد؟ یعنی ما هنوز سرگردان نشده ایم؟ (مرتضی مطهری، عدل الهی، صص 60-54)
چه خوش است زمانی که پدر پسرش را توصیف می کند و به آمدن او مباهات ورزد که البته به حق است که پدر و مادرش را فدای او کند،( نهج البلاغه، ترجمه علی شیروانی، خ 187) چرا که او تنها و تنها او می تواند عدل را برقرار کند. فاتح خیبر، امیرالمومنین علی علیه السلام جهان را سرشار از نور ستارگانی می داند که همواره جهان را با نورشان روشن می سازند.
اگر این چنین نباشد بشر در تاریکی جهلی که ابلیس برای او فراهم نموده غرق خواهد شد: «بدانید خاندان محمد صلی الله علیه و آله همچون ستارگان آسمان هستند که هرگاه ستاره ای غروب کند ستاره ای دیگر طلوع نماید.»( همان، خ 150)
دریای قدرت حق فرزند برومندش را اینگونه می نمایاند: «او زره ای از حکمت به تن دارد که آن را با همه ی آدابش از توجه و معرفت و اشتغال به آن فراگرفته، گمشده ی جگر گوشه اش را حکمت می داند (نوری که آدمی امروزه از آن فاصله گرفت)، او در پی آن است، زمانی که اسلام غریب و تنها بماند او پنهان می شود_ و لابد زمانی که این غربت برداشته شود باز می گردد این راهکاری روشن برای بشریت است _ او باقی مانده حجتهای خدا و جانشینی از جانشینان پیامبر خداست.» (همان، خ 182)
اوست نهالی از قریش، جهالت و خودخواهی آدمی دیگر درختان را از بین برد او باقی مانده درختی است که در بنی هاشم کاشته شده است.( همان، خ 150) پس بکوشید برای آبیاری آن!
آخرالزمان یعنی عصر کنونی جهل و ظاهربینی، جای عقل و علم را گرفته و فتنه آشکار شده است. اوست که زمان غیبتش پر از فتنه هاست، امید که ظهورش نزدیک است و این رایحه شامه نواز را مولای کونین به شیعیان نه بلکه تمام بشریت مژده داده است:
«ای مردم زمان وقوع آنچه وعده داده شده فرارسیده است و آنچه از آن بی خبرید به تحقق نزدیک است. او خواهد آمد! در زمان فتنه! و بندها ی که از فتنه بر گردن بشر افتاده باز خواهد کرد، گمراهان را متفرق می کند و دیده ها را به نور قرآن جلا و سینه ها را با تفسیر آن صفا می دهد و این بشریت است که در زمان ظهورش پیوسته جامهای حکمت را سر می کشند.(همان) و نفوس به هدایت معطوف می شوند آنگاه که با هوای خود شکل گرفته و سازگار شده اند، در آن زمان جنگی عظیم رخ می دهد و شاید این همان آرماگدون باشد که حضرت، هزار سال قبل به آن اشاره کرده است. او برترین و متفاوت ترین حاکم است. می آید حکومتش بر قلبها را با حکومت جسمها جمع می کند. زمین پاره های جگرش و گنجینه های خود را بیرون ریخته و نثار قدومش می کند.»(همان)
خورشید به خلف صالحش مباهات نموده و او را بر سیره ی صالحان می داند که غیر از این نمی تواند باشد سلاله پاک را! وی به فرزندش سید شباب فردوس حسین بن علی علیهماالسلام فرمود: «نهمین فرزند از فرزندان تو قیام کننده بر حق است که دین را آشکار کرده و عدالت را گسترش خواهد داد.» در جهالتی که جهان را فراگرفته تعجبی نیست که قرة العین رسول صلی الله علیه و آله شگفت زده بپرسد: «یا ابتاه! إن ذلک لکائن؟ آیا واقعا اینگونه خواهد شد؟!» حضرت می فرمایند: «آری، به خدایی که محمد صلی الله علیه و آله را به رسالت بر انگیخت این اتفاق خواهد افتاد.»( محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 51، ص 110)
پس ای مردم! فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ؟( الرحمن/ 13) دوستش داریم؟ منتظر عدل محتوم هستیم؟ نشانه دارد! آری می داند شما نیز دلاتان را مانند زمین پیشکش قدومش خواهید نمود ولی آیا شما که از شدت شوق در جوش و خروش نیستید و در ظاهر بیمار نیستید به باطن بیمارید؟! آیا در ندبه های خود مانند زن جوان از دست داده اید؟! مولایمان محب را اینگونه توصیف نموده؛ آیا به وافع ما اینگونه ایم؟!
وَ مِنَ الدلائل اَن یُری مِن شُوقِه مَثَل السَقیّم و فِی الفؤاد غَلائِلُ
و مِنَ الدلائلِ ضِحکُهُ بَینَ الوَرَی و القَلبُ مَحزوُن کَقَلبِ الثاکِلِ
از نشانه های انسان محب ، این است که از شدت شوقش، مانند بیمار به نظر می آید و در همان حال، در دلش جوش و خروش ها یی است.
۵.۳k
۰۵ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.