صدای دویدن و نفس نفس زدن
𝐏𝐚𝐫𝐭: 𝟏
𝑪𝒓𝒊𝒎𝒔𝒐𝒏 𝑬𝒄𝒍𝒊𝒑𝒔𝒆
**صدای دویدن و نفس نفس زدن**
جیمین: جونگکوک... کوک... اه، گاد... داره اتفاق میوفته
**جونگکوک بیخیال قهوه میخورد و از گرامافون اهنگ گوش میکرد**
جونگکوک: چی داره اتفاق میوفته؟
**جیمین گرامافون رو خاموش کرد و شونه جونگکوک رو گرفت**
جیمین: مهمونی خانواده چوی.. زود باش اماده شو
**جونگکوک اه کشید و چشم خودرا چرخواند، فک تیزش منقبض شد و لبش در گونه اش فشرده شد*
جونگکوک: اوه، چیم چیم، دوباره داری دراماتیک رفتار میکنی. تمومش کن ملکه درام
**جیمین گونه جونگکوک رو گرفت و فشار داد و باعث شد چهره جونگکوک از درد درهم بره**
جیمین: احمق ، اصلا میدونی این مهمونی یعنی چی؟ یعنی تغیر زندگیت... به حرفم گوش کن، حرومزاده
جونگکوک: منظورت چیه؟ داری بخواطر دختر خانواده چوی میگی؟ هانا چوی؟ اون. چی داره که همه میخوانش؟ اون چیزی جز یه چهره زیبا دیگه نیست. شرط میبندم که یه دختر لوس دیگه است که فقط دنبال توجه است
**جیمین اهی از ناامیدی کشید**
جیمین: خیلی کله خری، کوکی... این چیزی که تو میگی رو. خواهر ناتنی اش مینجی داره... هانا یه... قاتله به علاوه، اقای مافیا، من میدونم که خوشت میاد هانا عالیه، شرط میبندم وقتی ببینیش عاشقش میشی
**اعضا کم کم رسیدن و کنار کوک دور میز نشستن*
جین: اصلا نظرتون چیه شرط ببندیم؟
نامجون: چه شرطی؟
جین: جونگکوک هانا رو عاشق خودش کنه و بعد به شکل دردناکی ترکش کنه... هانا نابود میشه
**جین پورخندی بی رحم زد درحالی که بقیه اعضا مخصوصا جونگکوک موافقت کردن**
یونگی: عالیه... بیاید نقشه رو از امشب شروع کنیم
هوسوک: اگه هرکی نتونه باید به یونگی
"Lip dance"
"رقص ران" بده
یونگی: چیییی، هرگز، هوسوک جرعت نداری این کار رو بکنی
جیمین: اوه، یونگی هیونگ، بیخیال خودت که میدونی، ما عاشق رقصیدنیم
**جونگکوک نگاهی حاکی تحقیر به اعضا نگاه کرد و یک جرعه قهوه نوشید**
جونگکوک: شما اصلا برای رئیس مافیا خوب نیستید، شبیه بچه ها رفتار میکنید
**ان شب اعضا اماده شدن برای مهمانی رفتن ولی سرنوشت چیز دیگری برای جونگکوک رقم زده بود**
𝑪𝒓𝒊𝒎𝒔𝒐𝒏 𝑬𝒄𝒍𝒊𝒑𝒔𝒆
**صدای دویدن و نفس نفس زدن**
جیمین: جونگکوک... کوک... اه، گاد... داره اتفاق میوفته
**جونگکوک بیخیال قهوه میخورد و از گرامافون اهنگ گوش میکرد**
جونگکوک: چی داره اتفاق میوفته؟
**جیمین گرامافون رو خاموش کرد و شونه جونگکوک رو گرفت**
جیمین: مهمونی خانواده چوی.. زود باش اماده شو
**جونگکوک اه کشید و چشم خودرا چرخواند، فک تیزش منقبض شد و لبش در گونه اش فشرده شد*
جونگکوک: اوه، چیم چیم، دوباره داری دراماتیک رفتار میکنی. تمومش کن ملکه درام
**جیمین گونه جونگکوک رو گرفت و فشار داد و باعث شد چهره جونگکوک از درد درهم بره**
جیمین: احمق ، اصلا میدونی این مهمونی یعنی چی؟ یعنی تغیر زندگیت... به حرفم گوش کن، حرومزاده
جونگکوک: منظورت چیه؟ داری بخواطر دختر خانواده چوی میگی؟ هانا چوی؟ اون. چی داره که همه میخوانش؟ اون چیزی جز یه چهره زیبا دیگه نیست. شرط میبندم که یه دختر لوس دیگه است که فقط دنبال توجه است
**جیمین اهی از ناامیدی کشید**
جیمین: خیلی کله خری، کوکی... این چیزی که تو میگی رو. خواهر ناتنی اش مینجی داره... هانا یه... قاتله به علاوه، اقای مافیا، من میدونم که خوشت میاد هانا عالیه، شرط میبندم وقتی ببینیش عاشقش میشی
**اعضا کم کم رسیدن و کنار کوک دور میز نشستن*
جین: اصلا نظرتون چیه شرط ببندیم؟
نامجون: چه شرطی؟
جین: جونگکوک هانا رو عاشق خودش کنه و بعد به شکل دردناکی ترکش کنه... هانا نابود میشه
**جین پورخندی بی رحم زد درحالی که بقیه اعضا مخصوصا جونگکوک موافقت کردن**
یونگی: عالیه... بیاید نقشه رو از امشب شروع کنیم
هوسوک: اگه هرکی نتونه باید به یونگی
"Lip dance"
"رقص ران" بده
یونگی: چیییی، هرگز، هوسوک جرعت نداری این کار رو بکنی
جیمین: اوه، یونگی هیونگ، بیخیال خودت که میدونی، ما عاشق رقصیدنیم
**جونگکوک نگاهی حاکی تحقیر به اعضا نگاه کرد و یک جرعه قهوه نوشید**
جونگکوک: شما اصلا برای رئیس مافیا خوب نیستید، شبیه بچه ها رفتار میکنید
**ان شب اعضا اماده شدن برای مهمانی رفتن ولی سرنوشت چیز دیگری برای جونگکوک رقم زده بود**
- ۱.۱k
- ۲۶ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط