صبر کن آیه قسم جور کنم تا نروی

صبر کن آیه قسم جور کنم تا نروی
یا در و پنجره را کور کنم تا نروی

صبر کن لشگری از خاطره ی روز نخست
در سر راه تو مأمور کنم تا نروی

قد زیبایی تو نیستم اما چه کنم
صورتم را پر هاشور کنم تا نروی

نذر کردم گره ی پنجره فولاد شوم
صبر کن تا به خدا زور کنم تا نروی

من بلایی به سرت آمده ام می دانم
از سرت درد و بلا دور کنم تا نروی

تیغ بر روی رگ غیرت من منتظر است
صبر کن حادثه ای جور کنم تا نروی...
دیدگاه ها (۲)

ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺷﯽ؟ﺷﺒﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﺣﺎ...

ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ ﮔﻔﺘﯽ ﻧﻪﺟﺎﯼ ِ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ ﮔﻔﺘ...

پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط