یعنی من خودمم
یعنی من خودمم ،،،
همون خود خودم،،،
که قدم هایش رابااحتیاط ،آرام ورمیداشت که مبادا قاتل مورچگان شود....
همان خودم که از ترس بدبودن روزی هزار بار بد رامینوشت جلویش ضربدر میزد که بدادند بد بد است...
حالا این خود که خودمم چه برسرم آمده است ،،،
که درون آینه خود ،خود،خودم ،که خودمم هم نمیشناسم،،،
خود،خودم ،خودمم را کجا کشتی،،،،،
همون خود خودم،،،
که قدم هایش رابااحتیاط ،آرام ورمیداشت که مبادا قاتل مورچگان شود....
همان خودم که از ترس بدبودن روزی هزار بار بد رامینوشت جلویش ضربدر میزد که بدادند بد بد است...
حالا این خود که خودمم چه برسرم آمده است ،،،
که درون آینه خود ،خود،خودم ،که خودمم هم نمیشناسم،،،
خود،خودم ،خودمم را کجا کشتی،،،،،
- ۸۰۷
- ۰۸ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط