وقتی میاریشون ایران شب یلدا

وقتی میاریشون ایران شب یلدا


نامجون: نمیزاره کسی دس به آجیل و تخمه و هندونه بزنه💔همرو جمع میکنه دور خودش تا از اداب یلدا و به وجود اومدنش از بدنیا اومدن میترا الهه ی هخامنشیان تا دوران پسا برجام حرف میزنه😑😂باباتم لنگه دمپایی پرت میکنه سمتش بلکه ساکت بشه:| اخرشم با عصبانیت از بالای ممبر میاد پایین😑😂فقط حواست باشه دس به چیزی نزنه !! اگه خطری دیدی خودت بزار دهنش😂





جین : از صبح داره به مامانت کمک میکنه، هفته پیش هم رفته کلاس سفره آرایی و هندونه رو تزیین کرده :// ۱۳ جور غذای ایرانی و فرنگی درست کرده، تخمه و آجیل ریخته توی ظرف تر و تمیز. خودشم که یه کت و شلوار شیک پوشیده و با دمپایی بالا سر میوه ها و خوراکی ها وایساده😐😂 کسی چپ نگاه کنه با دمپایی نسلشو منقرض می‌کنه، حتی شما دوست عزیز 😆😆💔






یونگی: کاری نداره نشسته داره با بابات اخبار نگا میکنه و وستاشم یه فوشی مید😂گهگاهی هم در مورد کولر خاموش کردن و خواب بحث‌ میکنن😁همزمان به باباتم میگه : یه چایی کوفت کنیم😑 برو‌جمعش کن اگه پانشدم با تهیونگ تهدیدش کن 😅فقط جمعش کن برو .....بدبخت میشی اگه بابات برگرده 😂😂






جیهوپ:فقط وسطه. فقط وسط!! درحال قره با هرجور اهنگی هم بگی داره قر میده از شجریان گرفته تا ساسی :|/ پیش فعالیش گل کرده داره کل خونه رو میدوه😂باباتم با کمربند افتاده دنبالش نمیدونی چه بگیر ببندیه😂هوپی میدعه بابات میدوعه هوپی میدوعه بابات میدوعه هوپی قر میده دوباره میدوعه😝به نظرم دیگه دعوتش نکن .....




جیمین:مثل بچه های با ادب نشسته روی مبل گهگاهی هم به مامانت تو حمل چایی کمک میکنه و بخاطر اینکه هوپی خودشو جر نده یه قری ام میده 😂میره کنار نامجون میشینه ازش در مورد شب یلدا میپرسه تا خوشحالش کنه🙂برای اینکه جین تهیونگ و جونگکوک و زیر بار لگد نگیره(به علت خوراکی دزدی) میشونه پیش خودش باباتم تهدیدشون میکنه ولی کو گوش شنوا 😂😂




تهیونگ:یه لباس هندونه پوشیده برای اینکه بهتر استتار کنه بره خوراکی دزدی
گهگاهی هم شیبیلای باباتو میکشه بغص میکنه میگه منم ازینا می خوام🥺بعدشم میفته دنبال بابات و هوپی که دارن دنبال هم میدوعن میگه منم بازی بعد هرکی هم میره دسشویی پشت سرش چراغ و خاموش می کنه




جونگکوک:وقتی جین حواسش نیست میره یه مشت گنده اجیل و پسته برمیداره و میره پشت مامانت براش اهنگ میخونه مخشو میزنه تا تهدیگ بیشتر بهش بده 😂میره سر کمد بابات تا لباس راحتی پیدا کنه که ناگهان با یه شلوار کردی مواجه میشه و میپوشتش تهیونگ میاد میگه منم ازینا می خوام یکی هم به اون میده بعد بابات با کمربند میوفته دنبالشون تو هم از شلواراش جر می خوری از خنده 😂😂😂😂




اگه حمایت کردین یه فیک هم براتون‌میزارم 🍒🍒💜