سناریو:
وقتی یه پسر بهت میگه: امشبو با من بگذرون
نامجون: فکر کنم از جونت سیر شدی
جین: این جرئتو از کجا آوردی که به دوستدختر/زن یه آدم هندسام همچین حرفی میزنی؟ تنت میخاره هوم؟
شوگا: هه یکی اینجا دلش مردن میخواد
جیهوپ: عزیزم تو برو تو ماشین تا من بیام *رو به تو*
جیمین: (به طرز عجیبی اون پسر اون شب محو میشه و ما که نمیدونیم کار کیه)
تهیونگ: میخواستی جوابشو بدی که ته گفت: این دختر صاحب داره صاحبش هم منم حالا جرئت داری یه بار دیگه تکرار کن تا همینجا کاری کنم که آرزوی مرگ کنی
جونگکوک: امروز بوکس تمرین نکردم بهنظرم الان میتونم با تو تمرین کنم *شروع میکنه به زدن پسره تا جایی که پسره خون بالا میاره*
#سناریو