تو را به یاد می آورم
#تو را به یاد می آورم
چو زیبایی درختی در اردیبهشت
و تنهاییِ دختری که گوشه ی روسری اش را
ریش ریش می کرد
تو را به یاد می آورم
شبیه _دوستت دارم_ ی
شبیه دعاهای عاقبت به خیر مادربزرگ،
به ابرها نگا کن
کارشان را بلدند
و پیراهنی گلداری که در تاریکی کمد
به اندام زنی زیبا فکر می کند،
اسبی که خوب می داند مزرعه و خیش
شباهت غمگینی به پیست مسابقه دارد
چگونه می تواند برنده ی سربلندی باشد
وقتی که مادیانش
دشت ها دورتر
کره هایش را می لیسد؟
تو را به یاد می آورم
تنهایی،
زیبا و ساکت
چو رودخانه ای که راه دریا را گم کرد
سر از مرداب درآورد.
#حمید_جدیدی
چو زیبایی درختی در اردیبهشت
و تنهاییِ دختری که گوشه ی روسری اش را
ریش ریش می کرد
تو را به یاد می آورم
شبیه _دوستت دارم_ ی
شبیه دعاهای عاقبت به خیر مادربزرگ،
به ابرها نگا کن
کارشان را بلدند
و پیراهنی گلداری که در تاریکی کمد
به اندام زنی زیبا فکر می کند،
اسبی که خوب می داند مزرعه و خیش
شباهت غمگینی به پیست مسابقه دارد
چگونه می تواند برنده ی سربلندی باشد
وقتی که مادیانش
دشت ها دورتر
کره هایش را می لیسد؟
تو را به یاد می آورم
تنهایی،
زیبا و ساکت
چو رودخانه ای که راه دریا را گم کرد
سر از مرداب درآورد.
#حمید_جدیدی
۱.۰k
۱۱ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.