بوسه ات شراب و از هر شراب خوش تر

بوسه ات شراب و ، از هر شراب خوش تر
ساقی اگر تو باشی ، حالم خراب خوش تر

بی تو چه زندگانی ؟ گر خود همه جوانی
ای با تو پیر گشتن ، از هر شباب خوش تر

جز طرح چشم مستت ، بر صفحه ی امیدم
خطی اگر کشیدم ، نقش بر آب خوش تر

خورشید گو نخندد ، صبحی تتق نبندد
ای برق خنده هایت ، از آفتاب خوش تر

هر فصل از آن جهانی است ، هر برگ داستانی
ای دفتر تن تو ، از هر کتاب خوش تر

چون پرسم از پناهی ، پشتی و تکیه گاهی
آغوش مهربانت ، از هر جواب خوش تر

خامش نشسته شعرم ، در پیش دیدگانت
ای شیوه ی نگاهت ، از شعر ناب خوش تر

حسین منزوی🌹🌱
دیدگاه ها (۰)

چون آفتـــاب خزانـــی ، بـــی تــــو دل من گرفته استجانا ! ک...

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدمآتش گرفتــم از تو و در صبحدم...

ای قصه ی تو و من – چون قصه ی شب و روزپیوسته در پی هم، اما بد...

نازنینم رنجش از دیوانگی هایم خطاستعشق را همواره با دیوانگی پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط