چند پارتی مایکی
داشتی میدوییدی و دوستت رو فش کش میکردی
دختره جند.....کس......دهنتو گایی......
بگم چرا
چون آب نباتت رو انداخته بود زمین🌚
که دوستت به پشت مایکی*داداشش*پنها برد
مایکی:ماریا دوباره چه گوهی خوردی که اکو چان افتاده دنبالت
ماری:به خدا هیچ گوهی نخوردم
آکوما:گه نخوررررررررر تو آب نبات رو.....
مایکی آب نبات خودشو کرد تو حلقت که فقط خفه شی
اکو:چه مزه ای؟؟؟
مایکی:توت فرنگی
آکو:(ФωФ)*کردن آب نبات تو حلقش*
ماری:عووووووق چندشاااااااااا
که زنگ مادر جند.....نه چیزه زنگ عزیز خورد
آکو:بااااای مایکی و مار چان
ماری:بابا من مار نیستمممممممم*فشار(-)_(-)*
آکو رفت عقب و با سرعت میگ میگ دوید سمت مایکی و مایکی رو بغل کرد که باعث شد بدبخ با درخت یکی شه
مایکی که لای درخت بود و آکومایی که تو بغلش بود😈😈
مایکی:الان چه جوری در بیایم😐
آکو:چرا از من میپرسی🗿🗿
خلاصه دراکن و باجی و میت پاه اومدن کمک
دراکن از پاهای مایکی و میت از پاهای اکو*منحرف*و کرررردن توشو و بله دیگه اومدن بیرون
مایکی:سگ تو روحت
آکو:بااااخ
*ویو فردا*
گشنمهههههههههه
خوراکیم رو نیاوردممممممم
معلم:کوروکاوا آکوما
آکوما:هااااا*بی اعصاب*
معلم:مث آدم بگو حاضر
زییییییییییینگ
رفتم حیات و خودمو رو باجی انداختم و ساتو*ریوسی*عصبی شود
ساتو:راحتییییییی
باجی:*هل دادن آکوما*
بیا بغلم ساتو
*ویو نویسنده*
کاااااااااااااات
باجی:واااااای ریدم اون برای قسمت دو بود
ساتو:دهنت سرویس مگه زن و بچه نداری میگی من بیا بغلت
اکوما:هالا یه زری زد دیگه ولش
هعییییی ثورا
ثورا*کارگردان*:هن
اکوما:شروع کن
ثورا:اوه اوکی......امممم.......شرووووووووع*
باجی:تخم سگ پدصگ
*ویو ماریا*
رفتم سر کلاس دیدم آکوما لش کرده داره آب نبات میخوره
کرمم گرفت رفتم سمتش آب نباتت رو گرفتم شوتش کروم بیرون
آکوما:🥲💢🔪
دیدم عین کس خلا از پنجره پرید بیرون
ماری:کسسسسسسس کشششششششش مگه میخوای بمیرییییییییییی
آکوما:آب نبااااااااااااااااااااآااات*اینوسکه مانند*
*ویو آکوما*
داشتم به این فکر میکردم دوریاکی منو دوست داره یا نه بعد یه نگاهی به آب نبات تو دهنم که دیروز مایکی بهم داد انداختم و کردمش تو دهنم
بعدش ماریا اومد آب نباتت رو شوت کرد بیرو
منم پریدم بیرون و چنتا فش خار مادر تو ذهنم به ماریا دادم
آب نباتت رو گرفتم و کردمش تو دهنم بعد فهمیدم رو هوام
هیچی دیگه یه فرود جانانه به سمت استخر داشتم
شت
امروز تایم پسرا هس
قراره به فاک برم
من نمیخوام بزام
سقف رو سوراخ کردم و محکم شوت شدم تو آب استخر
و
پارت بعد ۱۰ لایک
ایده بدیییییین
دختره جند.....کس......دهنتو گایی......
بگم چرا
چون آب نباتت رو انداخته بود زمین🌚
که دوستت به پشت مایکی*داداشش*پنها برد
مایکی:ماریا دوباره چه گوهی خوردی که اکو چان افتاده دنبالت
ماری:به خدا هیچ گوهی نخوردم
آکوما:گه نخوررررررررر تو آب نبات رو.....
مایکی آب نبات خودشو کرد تو حلقت که فقط خفه شی
اکو:چه مزه ای؟؟؟
مایکی:توت فرنگی
آکو:(ФωФ)*کردن آب نبات تو حلقش*
ماری:عووووووق چندشاااااااااا
که زنگ مادر جند.....نه چیزه زنگ عزیز خورد
آکو:بااااای مایکی و مار چان
ماری:بابا من مار نیستمممممممم*فشار(-)_(-)*
آکو رفت عقب و با سرعت میگ میگ دوید سمت مایکی و مایکی رو بغل کرد که باعث شد بدبخ با درخت یکی شه
مایکی که لای درخت بود و آکومایی که تو بغلش بود😈😈
مایکی:الان چه جوری در بیایم😐
آکو:چرا از من میپرسی🗿🗿
خلاصه دراکن و باجی و میت پاه اومدن کمک
دراکن از پاهای مایکی و میت از پاهای اکو*منحرف*و کرررردن توشو و بله دیگه اومدن بیرون
مایکی:سگ تو روحت
آکو:بااااخ
*ویو فردا*
گشنمهههههههههه
خوراکیم رو نیاوردممممممم
معلم:کوروکاوا آکوما
آکوما:هااااا*بی اعصاب*
معلم:مث آدم بگو حاضر
زییییییییییینگ
رفتم حیات و خودمو رو باجی انداختم و ساتو*ریوسی*عصبی شود
ساتو:راحتییییییی
باجی:*هل دادن آکوما*
بیا بغلم ساتو
*ویو نویسنده*
کاااااااااااااات
باجی:واااااای ریدم اون برای قسمت دو بود
ساتو:دهنت سرویس مگه زن و بچه نداری میگی من بیا بغلت
اکوما:هالا یه زری زد دیگه ولش
هعییییی ثورا
ثورا*کارگردان*:هن
اکوما:شروع کن
ثورا:اوه اوکی......امممم.......شرووووووووع*
باجی:تخم سگ پدصگ
*ویو ماریا*
رفتم سر کلاس دیدم آکوما لش کرده داره آب نبات میخوره
کرمم گرفت رفتم سمتش آب نباتت رو گرفتم شوتش کروم بیرون
آکوما:🥲💢🔪
دیدم عین کس خلا از پنجره پرید بیرون
ماری:کسسسسسسس کشششششششش مگه میخوای بمیرییییییییییی
آکوما:آب نبااااااااااااااااااااآااات*اینوسکه مانند*
*ویو آکوما*
داشتم به این فکر میکردم دوریاکی منو دوست داره یا نه بعد یه نگاهی به آب نبات تو دهنم که دیروز مایکی بهم داد انداختم و کردمش تو دهنم
بعدش ماریا اومد آب نباتت رو شوت کرد بیرو
منم پریدم بیرون و چنتا فش خار مادر تو ذهنم به ماریا دادم
آب نباتت رو گرفتم و کردمش تو دهنم بعد فهمیدم رو هوام
هیچی دیگه یه فرود جانانه به سمت استخر داشتم
شت
امروز تایم پسرا هس
قراره به فاک برم
من نمیخوام بزام
سقف رو سوراخ کردم و محکم شوت شدم تو آب استخر
و
پارت بعد ۱۰ لایک
ایده بدیییییین
۳.۵k
۱۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.