خستە از این کوچە ها می گذرانی مرا
خستە از این کوچە ها می گذرانی مرا
باد سحر می شوی تا بدوانی مرا
می دوم و می رسم باتو به انبوه رنگ
بوم شگفت بهار،باغ خزانی مرا
ساکن مرداب شد همهمه ی هستی ام
شور تو گرداب کرد در دورانی مرا
پشت همین برگها زمزمه ها جاری اند
زمزمه ها می برند باز به آنی مرا
هرکه به من می رسد بوی قفس می دهد
جز تو که پر می دهی تا بپرانی مرا
🔥
باد سحر می شوی تا بدوانی مرا
می دوم و می رسم باتو به انبوه رنگ
بوم شگفت بهار،باغ خزانی مرا
ساکن مرداب شد همهمه ی هستی ام
شور تو گرداب کرد در دورانی مرا
پشت همین برگها زمزمه ها جاری اند
زمزمه ها می برند باز به آنی مرا
هرکه به من می رسد بوی قفس می دهد
جز تو که پر می دهی تا بپرانی مرا
🔥
۱.۷k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.