myBlacklife
#my_Black_life3
پارت¹
+خب بزارین من برم چایی بیارم
÷نه مامان تو بشین من میارم
+باشه
÷(بلند شد و رف آشپزخونه)
÷سلام مامان بزرگگگگگگ
₽سلام نوه ی گلم
÷(آرو رو بغل کرد)
₽آخی
÷مامانی اومدم کمکت کنم
₽گلم من خودم میتونم کارا رو انجام بدم تو برو
÷مامانی منم میخوام کمک کنم خو(کیوت)
₽(خنده)باشه سس رو از یخچال وردار و بریزش تو اون سالاد و هَمِش بزن
÷چشم مامانی میشه شما هم چایی درست کنین؟
₽حتما
در حال انجام دادن کار ها*
+(اومد پیششون)
+به کمک نیاز دارین؟
₽نه خوشگلم تو برو استراحت کن
+چشم
یکی به یوری زنگ میزنه
+الو سلام بفرمایید؟
(علامت سوهو رو تغییر میدم)
(علامت سوهو پدر یوری:♧)
♧سلام دخترم خوبی؟
+ع بابا تویی سلام فدات تو خوبی؟
♧مرسی منم خوبم یعنی میگی که پدرت رو نشناختی؟
+ببخشید بابا
♧مشکلی نیس دخترم
+بابا الان سر کاری؟
♧نه چطور؟
+میشه یه سر بیای عمارت بک جین؟
♧اتفاقی افتاده؟خبریه؟
+اتفاق نه ولی یه خبر خیلی خوبی دارم که میخوام اعلام کنم
♧اوهوم باشه لوکیشن بفرس
+چشم کاری نداری؟
♧امممم فقط خودمونیم دیگه
+اره فقط چن تا از دوستای پیل اینجاست
♧پس نوه ی گلمم اونجاست
+اره حتما بیا
♧چشم
+عاو راستی یادم افتاد دو تا خبر خوب برات دارم
♧پس امروز قراره خیلی خوشحال باشیم درسته؟
+اوهوم دیگه کاری نداری؟
♧نه دخترم
+پس فعلا بابا
♧فعلا دخترکم
قطع کرد*
÷مامان
+جونم دخترم
÷میشه بیای کمکم کنی و میخوام باهات حرف بزنم
+اوهوم باشه
÷مامان بیا این غذا رو هم بزن
+اوک
÷(نشست روی کابینت)
+اونجا نشین
÷من موخوام اینجا بشینم(کیوت)
+هعی باش
÷مامان فرض کن تو یکی رو دوس داری
+خب
÷اون طرف هم تو رو دوس داره و حتی بهت اعتراف کرده
+خب
÷تو هم میخوای بهش اعتراف کنی چجوری بهش اعتراف میکنی؟
+خب یه لباس شیک میپوشم آرایش میکنم اون رو به مکان مورد علاقش میبرم و بهش اعتراف میکنم
÷عاها
+خب سناریوت تموم شد؟
÷آر......نه و یکی هم هست که خیلی دوست داره و پیگیرته ولی تو ازش متنفری اونوقت چطوری اون رو از خودت دور میکنی؟
+بهش خیلی رُک و صادقانه میگم که ازت خوشم نمیاد دیگه باهام در ارتباط نباش
÷عاو...... اگه اون آدم یه عوضی روانی باشه چی
+اونوقت باید به خانواده یاهم به پلیس بگم
÷آها
+مگه الان تو درگیر یه مثلث عشقی شدی؟
÷..............
منتظر پارتای بعدی باشید گوگولیا
میدونم بد جایی تمومش کردم
خمارییییییییی
نویسنده:مالک رابین
پارت¹
+خب بزارین من برم چایی بیارم
÷نه مامان تو بشین من میارم
+باشه
÷(بلند شد و رف آشپزخونه)
÷سلام مامان بزرگگگگگگ
₽سلام نوه ی گلم
÷(آرو رو بغل کرد)
₽آخی
÷مامانی اومدم کمکت کنم
₽گلم من خودم میتونم کارا رو انجام بدم تو برو
÷مامانی منم میخوام کمک کنم خو(کیوت)
₽(خنده)باشه سس رو از یخچال وردار و بریزش تو اون سالاد و هَمِش بزن
÷چشم مامانی میشه شما هم چایی درست کنین؟
₽حتما
در حال انجام دادن کار ها*
+(اومد پیششون)
+به کمک نیاز دارین؟
₽نه خوشگلم تو برو استراحت کن
+چشم
یکی به یوری زنگ میزنه
+الو سلام بفرمایید؟
(علامت سوهو رو تغییر میدم)
(علامت سوهو پدر یوری:♧)
♧سلام دخترم خوبی؟
+ع بابا تویی سلام فدات تو خوبی؟
♧مرسی منم خوبم یعنی میگی که پدرت رو نشناختی؟
+ببخشید بابا
♧مشکلی نیس دخترم
+بابا الان سر کاری؟
♧نه چطور؟
+میشه یه سر بیای عمارت بک جین؟
♧اتفاقی افتاده؟خبریه؟
+اتفاق نه ولی یه خبر خیلی خوبی دارم که میخوام اعلام کنم
♧اوهوم باشه لوکیشن بفرس
+چشم کاری نداری؟
♧امممم فقط خودمونیم دیگه
+اره فقط چن تا از دوستای پیل اینجاست
♧پس نوه ی گلمم اونجاست
+اره حتما بیا
♧چشم
+عاو راستی یادم افتاد دو تا خبر خوب برات دارم
♧پس امروز قراره خیلی خوشحال باشیم درسته؟
+اوهوم دیگه کاری نداری؟
♧نه دخترم
+پس فعلا بابا
♧فعلا دخترکم
قطع کرد*
÷مامان
+جونم دخترم
÷میشه بیای کمکم کنی و میخوام باهات حرف بزنم
+اوهوم باشه
÷مامان بیا این غذا رو هم بزن
+اوک
÷(نشست روی کابینت)
+اونجا نشین
÷من موخوام اینجا بشینم(کیوت)
+هعی باش
÷مامان فرض کن تو یکی رو دوس داری
+خب
÷اون طرف هم تو رو دوس داره و حتی بهت اعتراف کرده
+خب
÷تو هم میخوای بهش اعتراف کنی چجوری بهش اعتراف میکنی؟
+خب یه لباس شیک میپوشم آرایش میکنم اون رو به مکان مورد علاقش میبرم و بهش اعتراف میکنم
÷عاها
+خب سناریوت تموم شد؟
÷آر......نه و یکی هم هست که خیلی دوست داره و پیگیرته ولی تو ازش متنفری اونوقت چطوری اون رو از خودت دور میکنی؟
+بهش خیلی رُک و صادقانه میگم که ازت خوشم نمیاد دیگه باهام در ارتباط نباش
÷عاو...... اگه اون آدم یه عوضی روانی باشه چی
+اونوقت باید به خانواده یاهم به پلیس بگم
÷آها
+مگه الان تو درگیر یه مثلث عشقی شدی؟
÷..............
منتظر پارتای بعدی باشید گوگولیا
میدونم بد جایی تمومش کردم
خمارییییییییی
نویسنده:مالک رابین
- ۱۴.۲k
- ۲۵ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط