P6
P6
نامجون: بالاخره درس تموم شد کم کم داریم به آخر ترم نزدیک میشیم قراره حسابی مغزم بی حس بشه
استاد:دانشجویان فردا از این مبحس امتحان میگیرم خوب بخوانید چون خیلی سخته و روی امتحان آخر ترم هم تاثیر داره
باک هیون:استاد خسته شدیم از بس خوندیم مغزمون کار نمیکنه
استاد: به من ربطی نداره فردا امتحان میگیرم
بیونگ هو: مغز استاد زنگ زده یک پیر خرفت رو اوردن واسه ما درس بده
باک هیون:هی نامجون امشب وقت داری بریم بار؟
نامجون:مگه نشنیدی استاد چی گفت
باک هیون:ول کن بابا این روانی میخواد مارو بکشه
نامجون:فعلا نیوفتادن ما دست اونه مجبوریم
داسام:سلام چطوری باک هیون ؟ بیا ما باهم بریم نامجون رو که میشناسی از این بچه درس خون هاست نمیشه باهاش خوش گذراند درضمن نه خوشتیپه نه خوشگل دوست ندارم ابروم جلوی بچه ها بره میفهمی که؟
باک هیون :ولی اون.......
داسام: ولش کن دیگه قراره تا صبح بیدار بمونیم و خوش بگذرونیم مگه نه؟
باک هیون: با این حرفت مثل اینکه امشب قراره با بقیه شبا فرق کنه
داسام :هویخیلی پررو نشو فقط میخوام بیام بار همینــــ....
نامجون: بالاخره درس تموم شد کم کم داریم به آخر ترم نزدیک میشیم قراره حسابی مغزم بی حس بشه
استاد:دانشجویان فردا از این مبحس امتحان میگیرم خوب بخوانید چون خیلی سخته و روی امتحان آخر ترم هم تاثیر داره
باک هیون:استاد خسته شدیم از بس خوندیم مغزمون کار نمیکنه
استاد: به من ربطی نداره فردا امتحان میگیرم
بیونگ هو: مغز استاد زنگ زده یک پیر خرفت رو اوردن واسه ما درس بده
باک هیون:هی نامجون امشب وقت داری بریم بار؟
نامجون:مگه نشنیدی استاد چی گفت
باک هیون:ول کن بابا این روانی میخواد مارو بکشه
نامجون:فعلا نیوفتادن ما دست اونه مجبوریم
داسام:سلام چطوری باک هیون ؟ بیا ما باهم بریم نامجون رو که میشناسی از این بچه درس خون هاست نمیشه باهاش خوش گذراند درضمن نه خوشتیپه نه خوشگل دوست ندارم ابروم جلوی بچه ها بره میفهمی که؟
باک هیون :ولی اون.......
داسام: ولش کن دیگه قراره تا صبح بیدار بمونیم و خوش بگذرونیم مگه نه؟
باک هیون: با این حرفت مثل اینکه امشب قراره با بقیه شبا فرق کنه
داسام :هویخیلی پررو نشو فقط میخوام بیام بار همینــــ....
۴.۹k
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.