من واژههای دستانت را میخواهم

من واژه‌های دستانت را می‌خواهم،
کلام امن شانه‌هایت
و سرود سکوت چشمانت را،
ورای واژه‌ها و کلمه‌ها
به من وعده‌ی دیداری بده …


#Tak_setareh
دیدگاه ها (۱)

همه آرام گرفتندو شب از نیمه گذشتآنچه در خواب نرفتچشم من و یا...

تو شبها"رویایی" ھستیکه می‌ارزد به خاطرشخوابید و بیدار نشد!#T...

دوست داشتنت بهانه بود. من تو را برای نفس کشیدن میخواستم. برا...

کلمات بی‌فایده‌اندو توهمیشه زبان من بودی،همان‌کهاحدی قادر به...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

‍ تنهایی...چه واژه غریبینه با من شاید باتوتنهایی یعنی همیشه ...

پشت دیوارهای سرد و سپید…در هیاهوی یک سکوت غلیظ…تیغ فولادی کل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط