Love with die

Love with die
پارت ۲
ا/ت؛ تو راه خونه جونگ کوک بودم و فکر میکردم تا در رو باز کردم سر و صدای کیم بلند شد*
ته: ا/تتتت ( داد) تووویییی؟ بدوو یه تشت آب و کلی حوله بیار!
ا/ت: بب..باشه ( هول)*... ته جونگ کوک رو لخت کرده و تمام بدنشو با حوله خیس پوشند*
ته: کوک خیلی میخواد خودکشی کنه و مثل اینکه من یک دقیقه رفتم حیاط تا هوا بخورم سریع کولرا رو روشن کرده و دمای بدنشو بالا برده
ا/ت: میشع بدونم مشکلاتش چیع؟
ته: ..عفونت ادراری میگیره..مشکلات گوارشی داره بخاطر همین کیسه ادرار بهش می‌بندیم دمای بدنش هم تنظیماتش بهم خورده یک ذره کم یا زیاد بشه تب میکنه و از اون طرف هم مشکلات بیضوی میگیره
ا/ت: دلم به حالش سوخت*
کوک: ته..یونگ....... در..در رو ببند! ( ضعیف)
ا/ت: میرم بیرون راحت باش ( لبخند محو).. ( درم بستم) ( اتاق)
ا/ت: نمیدونم چرا بی صدا زدم زیر گریه*هر کسی الان منو میدید از لرزشام می‌فهمید دارم گریع میکنم* یک لیوان آب خوردم و آروم شدم!.. ته؟... جونگ کوک؟..چیزی میخورید؟
ته: برای من و کوک آب میاری؟ ( لباس های کوک رو پشوند و گذاشتمش روی ویلچرش)
ا/ت: بفرمایید* ( ساعت کاریم از ساعت 7 تا 7 شبه) کوک یک جور عجیب و غریب به پنجره خیره شده بود انگار به منظره خیره شدع بود)
**
ته: من رفتم.. خداحافظ ( روبه ا/ت) نگران نباش حالش خوبع!
ا/ت: اهوم..خداحافظ:)...ببخشید..میتونم بیام تو؟
کوک: هرجور راحتی!
ا/ت: دلت میخواد پنجره رو باز کنم..یا شایدم بری حیاط یا بیرون..یا هرچی..دلت میخواد چیکار کنی؟
کوک: خیلی حرف میزنی!.. میخوام فیلم ببینم..moneyball رو بزار..فیلمام تو اون کمدس!
ا/ت: باشه *.. فیلم قشنگیه..دیدمش.. Mullen rool هم قشنگه..ببخشید چشمم بهش خورد
کوک: صحنه دارع
ا/ت: پوزخند * یکی از فیلم های مورد علاقه مه..بخاطر اون نع.. بخاطر اینکه فیلم های موزیکال مثل سیندرلا دوست دارم
کوک: iron man رو دیدی؟
ا/ت : ( باورم نمیشه نرم شده) نه..راستش به فیلم های تخیلی علاقه ای ندارم
کوک: نصف عمرتو بر فنا کردی..باید ببینیش! ا/ت:زوره؟
کوک: شاید!
ا/ت: باشه..تو شروع کن من یکم خوراکی جمع کنم.. میز رو کنار هم گذاشتم و خوراکی ها رو ریختم تو ظرف های مختلف و آوردم..
ا/ت: نوشیدنی چی دوست داری؟
کوک: شیرموز..
ا/ت: بزار درست کنم*
*دو ساعت بعد*
کوک:چطور بود؟
ا/ت: برگشتم سمتش* محشرررررر بوددددد عاشقش شدممممم
کوک: خندم گرفت* ( خودمم از خنده ام تعجب کردم)