Police and love
_____________________________________________
پارت 22
و... مینهو تنها چیزی که میشنید صدای قلب و مغزش بود که داشتن
جیسونگ طلب میکردن.
غافل از اتفاقات پیشرو
هان لباس ها رو مینهو داد و به همراه دو مرد دیگه از اتاق خارج شد تا مینهو احساس معذب بودن نکنه.
بعد چند مین مینهو با هودی و شلوار بگ تماما مشکی از اتاق بیرون اومد.
جیسونگ متوجه ضربان قلب شدید خودش خودش هم دلیلشو نمیدونست چرا اما مطمئن بود بخاطر شخصیه که از موقع ورودش بهش زل زده.
+اجازه مرخصی دارم سرورم
-واسا ببینم دیگه چی بهت گیر بدم... نه مثل اینکه مشکلی نیست خب اجازه صادر شد
+خب بریم
-اها یادم رفت بگم باید پیاده بریم
+چراااا
-چون به عنوان همراه سوار آمبولانس شدم
+عی باباااا
*خب با ما بیاین
-اشکالی.. نداره
*نه چه اشکالی بیایین
+ممنون
درسته هان و فیلیکس باهم خوب کنار اومدن ولی آیا هیونجین و مینهو هم باهم همینقدر کنار اومدن؟
پارت 22
و... مینهو تنها چیزی که میشنید صدای قلب و مغزش بود که داشتن
جیسونگ طلب میکردن.
غافل از اتفاقات پیشرو
هان لباس ها رو مینهو داد و به همراه دو مرد دیگه از اتاق خارج شد تا مینهو احساس معذب بودن نکنه.
بعد چند مین مینهو با هودی و شلوار بگ تماما مشکی از اتاق بیرون اومد.
جیسونگ متوجه ضربان قلب شدید خودش خودش هم دلیلشو نمیدونست چرا اما مطمئن بود بخاطر شخصیه که از موقع ورودش بهش زل زده.
+اجازه مرخصی دارم سرورم
-واسا ببینم دیگه چی بهت گیر بدم... نه مثل اینکه مشکلی نیست خب اجازه صادر شد
+خب بریم
-اها یادم رفت بگم باید پیاده بریم
+چراااا
-چون به عنوان همراه سوار آمبولانس شدم
+عی باباااا
*خب با ما بیاین
-اشکالی.. نداره
*نه چه اشکالی بیایین
+ممنون
درسته هان و فیلیکس باهم خوب کنار اومدن ولی آیا هیونجین و مینهو هم باهم همینقدر کنار اومدن؟
- ۴۴۱
- ۱۲ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط