ترجمه کار خودم

ترجمه کار خودم :
ای افسوس که قبلاً نان تیری بود
از هزاران مرد یکی حاجی بود
الان توی هر خونه یکی حاجیه
و از هزاران نان یکی تیری است
اون هم سوخته و درد بی درمونه
نه این حاجی و نه این نان تیری
دیدگاه ها (۱)

فقط دوس دارم "تصور" کنم که این اتفاق تو کشور ما میافتاد........

ای خدا نکشتت بچه

چون طفل سرتقی که کشد مادرش به خاک دل خواسته تو را برایم نمی ...

کدام قوم با هم دستی مغولان ایران و فتح کردند؟ ترکان اغوز کدو...

ֹ    ‌  ‌  ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ֹ ‌‌‌‌    ...

تولد قشنگم بوده و من تازه اومدم ویسگون . واقعا افسوس . متاسف...

خدمتکاره عمارت ارباب پارت معرفی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط