دلتنگی
دلتنگی
شبیه ابرهایی ورم کرده است
روی طاقی آسمان
شبیه باران شمال کنار مزرعه ی خشک گندم
میزی دونفره با فنجانی خالی از قهوه
دلتنگی شبیه
خانه نیست، شبیه سقف نیست
شبیه دیوار نیست
با هوایی دم گرفته از تنهایی طولانی
مثل هر جایی ست
که می توان به آن خیره شد
بغض خرید
با تصور چشم های تو
درست هر جا که با منی
با صندلی خالی
کنار من
که در #غروب_جمعه
در هجوم گرفته گی صدایم
جا خوش می کند...
شبیه ابرهایی ورم کرده است
روی طاقی آسمان
شبیه باران شمال کنار مزرعه ی خشک گندم
میزی دونفره با فنجانی خالی از قهوه
دلتنگی شبیه
خانه نیست، شبیه سقف نیست
شبیه دیوار نیست
با هوایی دم گرفته از تنهایی طولانی
مثل هر جایی ست
که می توان به آن خیره شد
بغض خرید
با تصور چشم های تو
درست هر جا که با منی
با صندلی خالی
کنار من
که در #غروب_جمعه
در هجوم گرفته گی صدایم
جا خوش می کند...
- ۱.۹k
- ۱۰ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط