خبر داری چرا وقتی دل بیتاب میگیرد

خبر داری چرا وقتی دل بی‌تاب میگیرد
سراغ از خاطراتی دور اما ناب میگیرد؟

خبر داری چرا تا نیستی در خشکی محضم؛
ولی تا میرسی دور مرا گِرداب میگیرد . .

مخاطب‌های شعرم در پی کشفِ تواَند آری،
ببین هرکس برای دیگری قلاب میگیرد!

همین که پشت قاب پنجره می ایستی با من
جهان زیباترین تصویر خود را قاب میگیرید،

‹تو که از وسعت دیوانگی هایم خبر داری›
بگو وی بی تو چشم خسته‌ام را خواب می‌گیرد

توجه کرده ای وقتی ك میگویی خداحافظ
دلم اندازه شب‌های بی مهتاب میگیرد ؟

من از ابراز احساسات خود هرگز نمی‌ترسم!
ولی از ترس ترست خانه‌ام را آب می گیرد

شنیدم ساکن شهری شدی در پشت دریا، آه
دلم هر شب سراغ از قایق سهراب می گیرد!
دیدگاه ها (۰)

..../

دلم تنگ شده برات:)

:)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط