و چشمهای

و چشمهـایے
ڪه هاج واج مانده
دلتنگےهایش را روے شانه هایے
ڪه نیست چگونه زار بزند . . .
دیدگاه ها (۵)

میدانم‌ تویک ممنوعه ای!یک "نباید"...اما نمیدانم این را به رو...

دلم تا برایت تنگ می‌شود،می‌نشینم اسمت را می‌نویسممی‌نویسم......

نمیدانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه؛حال دلم امّا..فقطبا #تُ ...

جمعه یعنی یه عمر دلتنگی،بعد شش روز بی تو سر کردن... ‌‌‌‌‌‌...

مــــــــ'ُــادر....دلم تنگ است.مے خواهم سرم را روے شانه ات ...

ڪمی این روز ها بیشتر...حواستان به آدم های گوشه گیر ...زندگیت...

موسیقی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط