اولین بار که دیدمت
اولین بار که دیدمت
بـا خودم گفتم: چگونه میشود
لبخندت را دید و آن را نبوسید..♥
#مریم_قهرمانلو
#عین_شین_قاف
من نمیتونم مثل پیکاسو برات نقاشی بکشم،مثل حافظ و مولانا شعر بگم یا مثل فروغ،احساسات رو در کلمات جاری کنم.
نمیتونم به زیبایی شوپن پیانو بنوازم و همچون بتهوون سونات های شگفت انگیز خلق کنم. نمیتونم مثل ناپلئون با تکیه به عشقت کشورهارو فتح کنم،یا مثل فرهاد برات کوه بکنم . صدام همچون صدای شجریان دلنشین نیست و نمیتونم مانند شاملو؛عاشقانه هام رو نجوا کنم .
اما میتونم مثل مجنون برات بمیرم،مثل نجار محلمون بنا کننده ی شادی هات باشم و به زیبایی داوینچی برای لبهات لبخند بکشم .
میتونم مثل رفتگر ها هرشب غمهات رو جمع کنم و بیرون بریزم .
من میتونم مثل خودت باشم .
میتونم با دستای خالی؛ عاشقت باشم.
دوست داشتنت مثل خنده های نوزادی که غرق خوابه،مثل شربت آلبالویی تویه روز گرم،
مثل اولین گاز از گوجه ی سبز بعد یک سال صبر،مثل میم مالکیت آخر اسم ، مثل بوی خونه کاهگلی بعد از بارون ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه ی بخار کرده، مثل پیدا کردن جای خالی توی اتوبوس با یه بغل خستگی،
مثل صدای موج دریا توی شب، بوسه های ناگهانی..
همینقدر شیرین و دوست داشتنیه ..
تو قشنگ تر از انعکاس ماه توی ابی.
تو هوای منی؛ من تورو نفس میکشم و خواهم کشید؛
نور چشم های من ، نور زندگی من،چیارای من..ایکیگای زندگی من بمون؛
من چیزای زیادی ندارم ولی تو رو دارم و تو برام کافیای ،خیلی کافی اونقدر کافی که بعد از دچارت شدن دیگه هیچ چیز دیگه ای منو مبتلای خودش نکرد.
من پُر از نیاز با #طــــو بودنم ، بزار دوستت داشته باشم متونیای زندگی من.
#شور_شیرین_عشق
#عاشقانه_ستاره_باروون
#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉★
#𝑯𝒂𝒛𝒓𝒂𝒕𝒆𝑬𝒔𝒉𝒈𝒉❦
#𝒋𝒂𝒅𝒐𝒐𝒈𝒂𝒓𖣘
#𝑺𝒉𝒐𝒈𝒉𝒆𝑵𝒂𝒇𝒂𝒔
بـا خودم گفتم: چگونه میشود
لبخندت را دید و آن را نبوسید..♥
#مریم_قهرمانلو
#عین_شین_قاف
من نمیتونم مثل پیکاسو برات نقاشی بکشم،مثل حافظ و مولانا شعر بگم یا مثل فروغ،احساسات رو در کلمات جاری کنم.
نمیتونم به زیبایی شوپن پیانو بنوازم و همچون بتهوون سونات های شگفت انگیز خلق کنم. نمیتونم مثل ناپلئون با تکیه به عشقت کشورهارو فتح کنم،یا مثل فرهاد برات کوه بکنم . صدام همچون صدای شجریان دلنشین نیست و نمیتونم مانند شاملو؛عاشقانه هام رو نجوا کنم .
اما میتونم مثل مجنون برات بمیرم،مثل نجار محلمون بنا کننده ی شادی هات باشم و به زیبایی داوینچی برای لبهات لبخند بکشم .
میتونم مثل رفتگر ها هرشب غمهات رو جمع کنم و بیرون بریزم .
من میتونم مثل خودت باشم .
میتونم با دستای خالی؛ عاشقت باشم.
دوست داشتنت مثل خنده های نوزادی که غرق خوابه،مثل شربت آلبالویی تویه روز گرم،
مثل اولین گاز از گوجه ی سبز بعد یک سال صبر،مثل میم مالکیت آخر اسم ، مثل بوی خونه کاهگلی بعد از بارون ، یا کشیدن نقاشی روی شیشه ی بخار کرده، مثل پیدا کردن جای خالی توی اتوبوس با یه بغل خستگی،
مثل صدای موج دریا توی شب، بوسه های ناگهانی..
همینقدر شیرین و دوست داشتنیه ..
تو قشنگ تر از انعکاس ماه توی ابی.
تو هوای منی؛ من تورو نفس میکشم و خواهم کشید؛
نور چشم های من ، نور زندگی من،چیارای من..ایکیگای زندگی من بمون؛
من چیزای زیادی ندارم ولی تو رو دارم و تو برام کافیای ،خیلی کافی اونقدر کافی که بعد از دچارت شدن دیگه هیچ چیز دیگه ای منو مبتلای خودش نکرد.
من پُر از نیاز با #طــــو بودنم ، بزار دوستت داشته باشم متونیای زندگی من.
#شور_شیرین_عشق
#عاشقانه_ستاره_باروون
#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉★
#𝑯𝒂𝒛𝒓𝒂𝒕𝒆𝑬𝒔𝒉𝒈𝒉❦
#𝒋𝒂𝒅𝒐𝒐𝒈𝒂𝒓𖣘
#𝑺𝒉𝒐𝒈𝒉𝒆𝑵𝒂𝒇𝒂𝒔
۵۴.۵k
۰۹ تیر ۱۴۰۳