گرمای نگاهت

گرمای نگاهت
کرسیِ سرمای پاییزیست
و
برقِ نگاهت
مهتاب
چراغِ بیداریِ من!
لبخند بزن تا صبح من طلوع کند
یلدای من با تو،
کوتاهترین طولانیِ سال است...
دیدگاه ها (۱)

روزگار عجیبی ست آدمهاوقتی می خواهند به تو نزدیک شوند دروغ ...

روزی که نباید میرفتی رفتی...شاید روزی که نباید برگردی برگشتی...

حواست نیستاے زیبا بہ دردم…حواست نیستدیشب گریہ ڪردم…حواست نیس...

میدونـی وقـتی عکـس پروفـایـلـت عـوض مـیـشـه یه عکـس به گالـر...

موسیقی

𝄠჻ᭂ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎...

با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبالِ #پریشانی امطاقتِ #فر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط