دلت را در گلوگاه شبی دشوار میبوسم

.
دلت را در گلوگاه شبی دشوار میبوسم
دهانت را برای بوسه آبدار میبوسم
اگر رفتن از شهر جهان
ایرون بسی سخت است
دهانت را به رسم بوسه عشاق میبوسم
جدایی گر چه سخت است ای عزیز من
من این راه دراز
گام به گام و به سنگ سنگ
دشوار میبوسم
و شاید عاشقی معروف
بسیاری ازین دیوار ها باشد
من این دیوار هارا با دلی عاشق
برای دیدن آن دل و دین دلدار میبوسم
دیدگاه ها (۱)

.دلتنگی میکنم...ولی حق ندارم بهانه بگیرم...به یادت می افتم.....

.خیلی چیزا اشتباهیه....عشقا....نگاهها....اغوشها....دلداریا.....

.دلم کمی خوشــبختی میخواهد...ازهمان خوشبختی ها که بشودهم گری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط