دو چشم را

دو چَشم را
تو ناظِرِ هر‌ بی‌نَظَر مَکُن

در ناظِری گُریز و
ازو آنِ خویش جوی

بَرقی که بر دِلَت زد و
دلْ‌ بی‌قَرار شُد

آن بَرق را
در اشکِ چو بارانِ خویش جوی

دیدگاه ها (۰)

شکر گویم دوست را در خیر و شر زانکه هست اندر قضا از بد بتر چ...

بی گل روی تو ذرات جهان در خوابندرخ برافروز وجهان را به سر کا...

آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

🌱🍒بشنیده‌ام که عزم سفر می‌کنی مکنمِهر حریف و یار دگر می‌کنی ...

{شهیدانه..}

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط