بس کن ای شیخ مرا منع ز میخانه مکن

بس کن ای شیخ مرا منع زِ میخانه مکن
زهر مار این دو سه تا ساغر و پیمانه مکن

مده هشدار تو از قعر جهنم بس کن
خود خرابیم! شرر بر دل دیوانه مکن

کم بگو از عسل و جنت و فردوس برین
کم فریبم بده و وعده ی رندانه مکن

حوریِ نقد در این شهر فراوان شده است
وعده ی نسیه تو بر جاهل و فرزانه مکن

رفته از دست من ای شیخ نگارم، تو دگر
منع از ساقی و از ساغر مستانه مکن

برو ای شیخ بگو نزدِ رقیب از قولم
لطف کن زلفِ دلارای مرا شانه مکن
دیدگاه ها (۱)

😍 $₸🅰 ₹*₷₭¥😍 :📢 : مطلبی در بساط ندارم🍏 فقط خاستم بگم آنلاین...

خوشگله موتورم ...

عرق خورها:بی ارزشترین نوع افتخارافتخار به داشتن ویژگی‌هایی ا...

دوستان حالا کنید ما هم رفتیم از اینجا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط