ب دل من گره ور زده

بہ دلِ من گــرهٔ ڪــور زده
رویِ اسمم خط و هاشور زده

دل بریدم دگر از او آخــر
زخم ها بر دلِ مغرور زده

و بہ اینِ غمزده با بی رحمی
انگِ یڪ آدمِ ناجــور زده
دیدگاه ها (۱)

آب دستت داریزمین بگذار و بیا ..می خواهم ببوسمتتنگ غروب است و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط