بهترین دوستی ها

بهترین دوستی ها
پارت ۶
ویو خودم
کتاباشونو گذاشتن ونشستن و مثل چی جیسو و نامی بهشون درس دادن و پدرشون در اومد
یونگی : بسه به خدا مردم
لیسا : منم حسته شدم بسههههه
جنی: ولمون نمی‌کنید
روزی : من خوندم ولی پدرم در اومد
ته کوک: بسهههههههههههه
جیهوپ : جان جدتون بسه
جین : ورد واید هندسام خسته شد بهتره بس کنیم
نامی : باشه بابا نخورینمون پاشید بریم سینما تا یه فیلم ببینم
جیسو : حالا پاشید بریم خودمم خسته شدم
جنی: حالا چی ببینیم؟
ته : روباه نه دوم نشون میده
لیسا : اااا چه خوب
کوک: پس بریم مسابقه آخری زن ممد قولی
لیسا : هوووووو وایسا ببینم
ته : منم هستم
جنی : وایساده ببینم
روزی: باز اینا شروع کردن
جیمین : مثلا چیش کیف داره
جیسو : والا
نامی: کی بزرگ میشن اینا
جین : گشنمه....نامی
نامی: جان
جین : بلام غذا بِقل
نامی : چی میخوای
جین: سوشی
نامی: باش
جیمین: یه ذهن دارم شاه نداره
جین : هوووو الان میام میزنم بشت ها
جیمین : بیا برو بینیم بابا
جین : بیا اینجا ببینم
روزی : بسه دیگه موخمونو خوردید
جیسو : راست میگه ساکت دیگه
نامی : بیا بینم چی میخوای
جین : باس
......
چطوله؟
بوش بوش بای بای ❤️
دیدگاه ها (۲)

مافیای من پارت ۲۵شب شد پیش یونگمین یونگی : خوب بیب پس تو جمع...

از آینده پارت ۴ صبح شد ویو جین بلد شد دیدم این یارو هه که دی...

بهترین دوستی ها پارت ۵ جیسو: بشینید درس بخونید لیسا جنی با ش...

بهترین دوستی ها پارت ۲و شروع کرد به فیزیک درس دادن زنگ تفریح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط