بی تو با این کوچه ی بن بست درگیرم هنوز

بی تو با این کوچه ی بن بست درگیرم هنوز
با صدای عقربه هر لحظه می میرم هنوز

اخم سرد آینه_ دلتنگی و دلواپسی
ناگزیر و در گریز از چنگ تقدیرم هنوز

دولت عشق است و سردمدار شیدایی منم
همچنان‌ فرهاد ومجنون از اساطیرم هنوز

بیش از این از آب و نان غصه لبریزم مکن
از طعام تلخ هجرانت بسی سیرم هنور

لعنتی آخر چرا رفتی و تقصیرم چه بود؟
تا که رفتی پیر گشتم _ لاجرم پیرم هنوز

بی وفا من لایق این بی وفایی نیستم
نام جرمم چیست آخر_ غرق زنجیرم هنوز

با غم تنهایی ام دارم مدارا می کنم
در فراقت انتقام از خویش می گیرم هنوز

با سپاه خاطراتت بی امان می جنگم و
یک تنه درگیر این جنگ نفس گیرم هنوز

من که می دانم نمی آیی _ ولی آیینه گفت
می رسد روزی _ خوش از لبخند تزویرم هنوز
#خاص #زیبا #جذاب #تکست_خاص #عاشقانه #تنهایی
دیدگاه ها (۲)

کسی که با یه استکان چاییو دو تا قند شاده؛هیچ چیزی نمیتونه غم...

همه قافیه ها تابع زلفش بودند...چادرش را که به سر کرد غزل ریخ...

قلبِ‌آدمها،امن‌ترین‌پناهگاهِ‌دنیاست...!چه‌خوب‌است‌قلبِ‌بی‌شی...

کوچ‌خواهم‌کردبه‌دنیایی‌،که‌حتی‌مرانشناسند...به‌آنجایی‌که‌دیگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط