خسته در بند غمم بال و پرم میسوزد

خسته در بند غمم، بال و پرم میسوزد
نفسم با جگر شعله ورم میسوزد

با دلم زهر چه کرده است، خدا می داند
جگرم نه که ز پا تا به سرم میسوزد

ز آن همه ظلم که دشمن به سرم آورده
در غمم زار نشسته پسرم میسوزد

گر چه در آتشم و پا به زمین میکوبم
قصه ی کرببلا بیشترم میسوزد

هر که این قصه شنیده است، ولی من دیدم
خون دل خوردم و شب تا به سحر نالیدم
دیدگاه ها (۱)

یکی از اعمال بسیار مهم #شب و #روز #عرفه، زیارت سیدالشهداء اس...

#شب_عید_قربان شبِ مهمِ زیارتی امیردلها:السلام علیک یا اباعبد...

شب زیارت #امیردلها فرا رسید:السلام علیک یا اباعبداللهو علی ا...

معنی وقاری و شرف همسر زهرانه سال شدی هر نفسی یاور زهرامی نوش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط