هو
هو
💠 عوالم انسانی
🔸 به طور اجمال انسان را سه عالم است: عالم جسم، که ناسوت اوست، و عالم خیال که عالم برزخ و مثال اوست، و عالم عقل که جبروت اوست.
بدن و جسم انسان= ناسوت انسان
قوه خیال انسان= عالم برزخ و مثال انسان
قوه عاقله انسان= عالم جبروت انسان
🔸 انسان در قوه خیال خود که عالم برزخ او باشد از ملکوت ( قوه خیال ) و جبروت (قوه عاقله) خود تاثیر میپذیرد.
دقت کنید در کار قوه خیال خود میبینید که گاهی ادراکات حواس پنج گانه را صورتگری میکند و گاهی مفاهیم کلی قوه عاقله را ترسیم مینماید. اولی متاثر شدن از ناسوت است و دومی متاثر شدن از جبروت.
جبروت انسان که همان قوه عقل او باشد مانند آینه ای است دو رو می باشد. این آیه رویی به این سوی و رویی به آن سوی دارد و از هر دو آگاه می شود. یعنی هر دو عالم مدرک و معلوم او میگردد، بدون اینکه هیچ معلوم و مدرکی از مقام خود تجافی کند .
🔸 یعنی انسان از یک درخت و سنگ و خانه و ... آگاه میشود بدون اینکه درخت و یا سنگ و خانه وارد انسان شود و از جای خویش در جهان خارج حرکتی کند.
و همچنین انسان میتواند از عوالم مافوق هم باخبر شود و با ملائکه محشور شود بدون اینکه ملائکه و حقایق ماورایی از جای خود حرکتی کنند.
🔸 و این سرمایه حشر با عوالم سه گانه ناسوت و مثال (که برزخ است) و ملکوت عالم را انسان نیز واجد است
که با هر عالمی از وجود خود به عالمی انس میگیرد و ارتباط پیدا میکند.
حافظ گوید:
ای دل به کوی دوست گذاری نمیکنی اسباب جمع داری و کاری نمی کنی
🔸 انسان سرمایه ای دارد که میتواند با این سرمایه با همه عالم محشور شود از ملکوت عالم با خبر گردد.
گمان نشود این مقام مربوط به نبی یا وصی است که اولا حضرت مریم سلام اللّه علیها هیچ یک از این دو نبود در عین حال در قران امده است که (فتمثل لها بشرا سویا) حضرت مریم درست است که نبی و وصی نبود اما ولیّ بود و ثانیا حق جلّ و علا فرمود:
أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. (اعراف:185)
_______________________
#ممدالهمم_در_شرح_فصوص_الحکم
حضرت علامه حسن زاده آملی روحی فداه
💠 عوالم انسانی
🔸 به طور اجمال انسان را سه عالم است: عالم جسم، که ناسوت اوست، و عالم خیال که عالم برزخ و مثال اوست، و عالم عقل که جبروت اوست.
بدن و جسم انسان= ناسوت انسان
قوه خیال انسان= عالم برزخ و مثال انسان
قوه عاقله انسان= عالم جبروت انسان
🔸 انسان در قوه خیال خود که عالم برزخ او باشد از ملکوت ( قوه خیال ) و جبروت (قوه عاقله) خود تاثیر میپذیرد.
دقت کنید در کار قوه خیال خود میبینید که گاهی ادراکات حواس پنج گانه را صورتگری میکند و گاهی مفاهیم کلی قوه عاقله را ترسیم مینماید. اولی متاثر شدن از ناسوت است و دومی متاثر شدن از جبروت.
جبروت انسان که همان قوه عقل او باشد مانند آینه ای است دو رو می باشد. این آیه رویی به این سوی و رویی به آن سوی دارد و از هر دو آگاه می شود. یعنی هر دو عالم مدرک و معلوم او میگردد، بدون اینکه هیچ معلوم و مدرکی از مقام خود تجافی کند .
🔸 یعنی انسان از یک درخت و سنگ و خانه و ... آگاه میشود بدون اینکه درخت و یا سنگ و خانه وارد انسان شود و از جای خویش در جهان خارج حرکتی کند.
و همچنین انسان میتواند از عوالم مافوق هم باخبر شود و با ملائکه محشور شود بدون اینکه ملائکه و حقایق ماورایی از جای خود حرکتی کنند.
🔸 و این سرمایه حشر با عوالم سه گانه ناسوت و مثال (که برزخ است) و ملکوت عالم را انسان نیز واجد است
که با هر عالمی از وجود خود به عالمی انس میگیرد و ارتباط پیدا میکند.
حافظ گوید:
ای دل به کوی دوست گذاری نمیکنی اسباب جمع داری و کاری نمی کنی
🔸 انسان سرمایه ای دارد که میتواند با این سرمایه با همه عالم محشور شود از ملکوت عالم با خبر گردد.
گمان نشود این مقام مربوط به نبی یا وصی است که اولا حضرت مریم سلام اللّه علیها هیچ یک از این دو نبود در عین حال در قران امده است که (فتمثل لها بشرا سویا) حضرت مریم درست است که نبی و وصی نبود اما ولیّ بود و ثانیا حق جلّ و علا فرمود:
أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. (اعراف:185)
_______________________
#ممدالهمم_در_شرح_فصوص_الحکم
حضرت علامه حسن زاده آملی روحی فداه
۲.۸k
۰۷ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.