ارباب دارک من p6
ارباب دارک من p6
ا.ت ویو
دستمال رو گذاشتم روی پیشونیه کوک و سرم رو گذاشتم روی دست کوک و کم کم چشمام سنگین شد و خوابیدم
جونگ کوک ویو
با برخورد نور خورشید از خواب نازم بیدار شدم و دیدم ا.ت روی دستم خوابیده:))
اخه یه دختر چقدر میتونه کیوت باشه؟:)
ا.ت ویو
با برخورد نور بیدار شدم
و دیدم کوک داره نگاهم میکنه
_خوب خوابیدی؟؟
+من باید این سوالو بپرسم•-•
_....
ا.ت ویو
دیدم کوک لباشو گذاشت رو لبام
جونگ کوک ویو
کارام دست خودم نبود
لبامو گذاشتم رو لباش
خیلی نرم و خوش مزه بود
اروم میبوسیدمش و دیدم ا.ت هم داره همراهیم میکنه
ا.ت ویو
منم باهاش همکاری کردم
_خیلی خوشمزه ای بیب
+چی...
_دوستت دارم ا.ت
+ولی من نه...
_چی..
+من دوستت ندارم
_واقعا🥺💔
+عاشقتممممم
جونگ کوک ویو
دیدم ا.ت لباشو گذاشت روی لبام
داشت اروم منو میبوسید و منم کنترل کیسمون رو گرفتم دست خودم و عمیق میبوسیدم
_بیا بریم صبحانه بخوریم
+اوکی
(پرش به شب{ادمین گشاد است}-_-)
_ا.ت بیا فیلم ببینیم
+چه فیلمی
_نمیدونم بیا شانسی یکی انتخاب کنیم
+اوکی
ا.ت ویو
وسطای فیلم بود که فیلم صحنه دار شد-_-
و دیدم کوک عرق کرده...
_ا.ت
+...
_بهت نیاز دارم...
(با ذهن پاکتون~_~)
جونگ کوک ویو
از خواب بیدار شدم و دیدم ا.ت توی بغلمه
خیلی نازه
اروم بوسه ای به پیشونیش زدم
و دیدم تکون خورد
ا.ت ویو
از خواب بیدار شدم و دیدم جونگ کوک بوسه ای به پیشونیم زد:))
+صبح بخیر ددی:)
_صبح بخیر بیب، درد نداری
+نه خوبم
_اوکی
شرایط نداریم چیزی تو ذهنم نیس بنویسم اما میخوام هیچانی شه-_-😐😂
ا.ت ویو
دستمال رو گذاشتم روی پیشونیه کوک و سرم رو گذاشتم روی دست کوک و کم کم چشمام سنگین شد و خوابیدم
جونگ کوک ویو
با برخورد نور خورشید از خواب نازم بیدار شدم و دیدم ا.ت روی دستم خوابیده:))
اخه یه دختر چقدر میتونه کیوت باشه؟:)
ا.ت ویو
با برخورد نور بیدار شدم
و دیدم کوک داره نگاهم میکنه
_خوب خوابیدی؟؟
+من باید این سوالو بپرسم•-•
_....
ا.ت ویو
دیدم کوک لباشو گذاشت رو لبام
جونگ کوک ویو
کارام دست خودم نبود
لبامو گذاشتم رو لباش
خیلی نرم و خوش مزه بود
اروم میبوسیدمش و دیدم ا.ت هم داره همراهیم میکنه
ا.ت ویو
منم باهاش همکاری کردم
_خیلی خوشمزه ای بیب
+چی...
_دوستت دارم ا.ت
+ولی من نه...
_چی..
+من دوستت ندارم
_واقعا🥺💔
+عاشقتممممم
جونگ کوک ویو
دیدم ا.ت لباشو گذاشت روی لبام
داشت اروم منو میبوسید و منم کنترل کیسمون رو گرفتم دست خودم و عمیق میبوسیدم
_بیا بریم صبحانه بخوریم
+اوکی
(پرش به شب{ادمین گشاد است}-_-)
_ا.ت بیا فیلم ببینیم
+چه فیلمی
_نمیدونم بیا شانسی یکی انتخاب کنیم
+اوکی
ا.ت ویو
وسطای فیلم بود که فیلم صحنه دار شد-_-
و دیدم کوک عرق کرده...
_ا.ت
+...
_بهت نیاز دارم...
(با ذهن پاکتون~_~)
جونگ کوک ویو
از خواب بیدار شدم و دیدم ا.ت توی بغلمه
خیلی نازه
اروم بوسه ای به پیشونیش زدم
و دیدم تکون خورد
ا.ت ویو
از خواب بیدار شدم و دیدم جونگ کوک بوسه ای به پیشونیم زد:))
+صبح بخیر ددی:)
_صبح بخیر بیب، درد نداری
+نه خوبم
_اوکی
شرایط نداریم چیزی تو ذهنم نیس بنویسم اما میخوام هیچانی شه-_-😐😂
۴.۵k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.