کلام
#کلام
دیگر به غربت چشمهایت خو کردهام
و به دردهای باد کردهی روحم که
از قاب تنم بیرون زدهاند.
با توام بی حضور تو
بی منی با حضور من
میبینی تا کجا به انتظار وفادار ماندم
تا دل نازک پروانه نشکند.
همه ی سهم من از خود دلی بود
که به تو دادم و هر شب بغض گلویت را
در تابوت سیاهی که برایم ساخته بودی
گریستم و تو هرگز ندانستی که
زخمهایت، زخمهای مکررم بودند.
#حسین_پناهی
╭┅── ─ ───┅╮
دیگر به غربت چشمهایت خو کردهام
و به دردهای باد کردهی روحم که
از قاب تنم بیرون زدهاند.
با توام بی حضور تو
بی منی با حضور من
میبینی تا کجا به انتظار وفادار ماندم
تا دل نازک پروانه نشکند.
همه ی سهم من از خود دلی بود
که به تو دادم و هر شب بغض گلویت را
در تابوت سیاهی که برایم ساخته بودی
گریستم و تو هرگز ندانستی که
زخمهایت، زخمهای مکررم بودند.
#حسین_پناهی
╭┅── ─ ───┅╮
- ۴۹۲
- ۱۹ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط