دستش به زیر چانه نگاهش به دور دست

دستش به زیر چانه نگاهش به دور دست
ای دل ببین عجب جگری روبروی من...

با چشم مست و خندۀ زیبا و روی باز
وا کرده از بهشت دری روبروی من

آتش گرفته است دلم ... برق می زند
چشمانِ مست شعله وری روبروی من

حس می کنم که زیر نگاهم نشسته است
زیباتر از پری بشری روبروی من

با آن نگاه صیقلی احساس می کنم
پرواز می کند تبری روبروی من

این عکس اوست کاش که چون عکس خود شبی
می کرد خنده مختصری روبروی من


🍃🥀🍃💚❤️💚
دیدگاه ها (۰)

پشت نویسی جالب یک آمبولانس سردخانه"ظلم نکن، آخرش مسافر خودمی...

بیماری سيفلیس در کشورهای مختلف با نام هاى مختلفی شناخته میشد...

🔸 نهی از منکر توسط حکومت به همین سادگی است، قانون را رعایت ک...

ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ ﮐﻪ "ﺗﻮﻫﯿﻦ " ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪﺣﺮﻑ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ ﮐﻪ "...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط