خيالت می نشاند خنده را بر روی لب هایم
خيالت می نشاند خنده را بر روی لبهایم
ولی افسوس تو آنجایی و تنها من اینجایم
دوباره می شود یک قصه از عشاق بنویسند
تو لیلا و من از مجنون ترین مردان دنیایم
قرار ما همان کافه که جای آشنایی بود
گل مریم برایت می خرم با شوق می آیم
سفردر پیش وفرصت کم هوای همدلی تنگ است
بیا همراه شو با من که من تنهای تنهایم
گذشته فصل سرسبزی و من لبریز پاییزم
مثال برگ زردم می روم، امروز و فردایم
ولی افسوس تو آنجایی و تنها من اینجایم
دوباره می شود یک قصه از عشاق بنویسند
تو لیلا و من از مجنون ترین مردان دنیایم
قرار ما همان کافه که جای آشنایی بود
گل مریم برایت می خرم با شوق می آیم
سفردر پیش وفرصت کم هوای همدلی تنگ است
بیا همراه شو با من که من تنهای تنهایم
گذشته فصل سرسبزی و من لبریز پاییزم
مثال برگ زردم می روم، امروز و فردایم
۱.۱k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.