چون تولد

چون تولد...
چون تولد میر سد از راه
بارها تبریک
روز ها تبریک
سال ها تبریک
میگذارد عمر از قرارم بی قراری
می نهد سر تا به پایم یادگاری
یادگاری دارد ازعمرم یادگاری
مو سپید است دست لرزان بی قراری
شعر باید گفت
حرف باید زد
تا گذاری
افتدم بر بساط سازگاری
دانم اکنون گویم این راز
دانم اکنون می زند ساز
ساز....
سازناکوک بی قراری
سالها دادن دل
دل چو کندن سخت باشد
حیف از آن روز های بی قراری
دیدگاه ها (۵۸)

سلام رفقای گل.گوشی ندارم مدتی نیستم ممنون میشم انفالو نکنین

تولد منو خواهری ی تولد خیییلی باحال جای همه خالیپ نوشت:تولدم...

شعر آبی خاکستری سیاه #دکتر_مصدق

پارسال عقد پسر خاله 😐 😑 😇

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط