چی بگم از سختیاش بگم

چی بگم از سختیاش بگم؟
بگم آنقدر گریه کردم که دیگه هیچی نمیتونه به گریه بندازتم؟
دیدگاه ها (۰)

″فکت″

وقتی از او پرسیدند، چگونه در میانشلوغی او را پیدا کردی؟ گفت:...

نبخشیدم‌چون‌دلم‌گناه‌داشت،             روح‌روانم‌گناه‌داشت.....

دیگه هیچی نمیتونه منو ناراحت کنه

بعضی وقتا انقدر حالت بده که گریه کردن هم نمیتونه نجاتت بده.....

بعضی وقتا انقدر حالت بده که گریه کردن هم نمیتونه نجاتت بده.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط