راست می گفتی بانو!
راست می گفتی بانو!
دلدادگی آنقدرها هم که فکرش را
می کردیم، ساده نبود.
ساده نیست؛
دل که می دهی،
انگار خودت را دودستی
تقدیم اوی قصه کرده ای.
بخندد، می خندی.
اشک بریزد، اشک نمی ریزی؛ سیل می باری.
سرد باشد، تابستان با همه گرمایش به حالت برف می بارد
و انتظار...
امان از این انتظار که می شود کار هر روزه که هیچ؛ کار هر ثانیه ات.
ساده نیست
عادل_دانتیسم
عزیز روزهای من
دلدادگی آنقدرها هم که فکرش را
می کردیم، ساده نبود.
ساده نیست؛
دل که می دهی،
انگار خودت را دودستی
تقدیم اوی قصه کرده ای.
بخندد، می خندی.
اشک بریزد، اشک نمی ریزی؛ سیل می باری.
سرد باشد، تابستان با همه گرمایش به حالت برف می بارد
و انتظار...
امان از این انتظار که می شود کار هر روزه که هیچ؛ کار هر ثانیه ات.
ساده نیست
عادل_دانتیسم
عزیز روزهای من
۳۱۴
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.