تو زن نیستی و نمیدانی وقتی پیراهن مشکی ات را میپوشی و با

تو زن نیستی و نمیدانی وقتی پیراهن مشکی ات را میپوشی و با آن ته ریشِ مردانه و نگاهِ پر جذبه ات در خیابان قدم میزنی قلبِ من چگونه به تپش در میاید...
حواست نیست که اگر یک روز یادت برود بگویی "دوستت دارم"
آنقدر حواسم پرتِ بی مهری ات میشود که ساعت ها به میوه های نشسته ی تویِ سینک ‌خیره میمانم...
زن نیستی و نمیدانی چه ترسِ وحشتناکی است که دفترِ شعرهایت را باز کنم و به توصیفِ زنی برسم که شبیهِ من نیست...
"تو زن نیستی و نمیدانی یک نسیمِ خنک در لحنِ بَم تو تمامِ زنانگی هایم را زمستان میکند..."



#سحر_رستگار
دیدگاه ها (۶)

ﻋﺸﻖ ﻣﻦ ؛ﺗـــــــﻮ مردانه ﭘﺎﯼِ ﻣـــــﻦ ﺑﻤﺎﻥ . . .ﻣـــــﻦ ﭘﺎﯼِ...

دیگر هیچ نمیخواهم از دنیاوقتی تــ♥ــو مرا میخواهی..خوشبختـی ...

دلم تنگ است!بغض سنگینی گلویم را می‌فشاردو خیال خالی شدن ندار...

دعا میکنم برایتحالی شبیهِ حالِ مَرا...که از پیشِ چشم‌هایت دو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط