لایو ویورس جین
لایو ویورس جین
🐹 من دلایل زیادی برای لایو گذاشتن نداشتم. اینقدر فرصت نبود که خودم رو نشونتون بدم و توی سلفی گرفتن هم زیاد خوب نیستم و اینطوری هم نیست که الان خیلییی خوشگل باشم، ولی اگه الان صورتمو ببینید، ممکنه حالتون بهتر بشه
🐹 *گردنبندش که افتاده رو بر میداره* دستبندم افتاد؟ ها نه گردنبنده. بله بچهها، وقتی که بازی میکنید، گردنبد پیدا میکنید.
🐹 اره خلاصه چونکه میخواستم بازی کنم، گفتم بیام یه خودی نشون بدم و وقتی هم که بازی میکنم خیلی با خودم حرف میزنم و به این فکر کردم که اینم نشونتون بدم و دیگه اینکه خودمم میخواستم بازی کنم.
🐹 خستمه پس باید برم بخوابم ولی حس میکنم حیفه برم بخوابم.
[یه دور دیگه بازی میکنه بازم میبازه]
🐹 *کاراکترش رو زمین گیر میکنه* مردی؟ گیر کردی؟ ها. سازنده های عزیز، اینجا یک باگ هستش. من افتادم ولی باگ خورد.
🐹 کیم سوکجینی که جون کند برسه به نقطه چکپوینت، بریم ببینیم سفر تو به کجا ختم میشود *همون لحظه میفته*
🐹 دلم میخواست بهتون نشون بدم که میرم مرحله بعدی ولی زندگی همیشه اونطوری که ما میخوایم پیش نميره.
🐹 داشتم با خودم فکر میکردم چرا این بازیه اینقدر سخته و فکر کردم باید با کیبورد بازی کنم ولی باید با موس بازی میکردم! هی با خودم میگفتم چرا اینقدر سخته خدایا!
🐹 این بازیه داره جدیم میکنه ها
[میبازه]
🐹 سه دور دیگه میرم و بعدش میرم میخوابم. فردا کار دارم
[همچنان در حال باختن..]
🐹 این دیگه آخرين باره. جدی آخرین سعیم. خوابم میاد.
[میبازه]
🐹 فردا کار داشتم در هر صورت ولی خب...
🐹 آه خیلی عصبیم. این آخرین دوره، جدی آخریشه
[و باخت]
🐹 خب دیگه وقت خوابه بچهها جون
🐹 میخواستم سطح بعدی رو نشونتون بدم ولی نتونستم که بابتش شرمندهام. نمیفهمیدم چی چیا گفتم، ولی دفعه بعدی میتونم ۶ ساعت بازی کنم؟ یا ۱۰ ساعت؟ پس دفعه بعد توی وضعیت بهتری میام
🐹 مهارت هامو قبل اینکه برگردم زیادتر میکنم. بعدا با یه بازی که براتون جالب باشه برمیگردم
🐹 دیگه میرم. همگی، بای بای!!
🐹 من دلایل زیادی برای لایو گذاشتن نداشتم. اینقدر فرصت نبود که خودم رو نشونتون بدم و توی سلفی گرفتن هم زیاد خوب نیستم و اینطوری هم نیست که الان خیلییی خوشگل باشم، ولی اگه الان صورتمو ببینید، ممکنه حالتون بهتر بشه
🐹 *گردنبندش که افتاده رو بر میداره* دستبندم افتاد؟ ها نه گردنبنده. بله بچهها، وقتی که بازی میکنید، گردنبد پیدا میکنید.
🐹 اره خلاصه چونکه میخواستم بازی کنم، گفتم بیام یه خودی نشون بدم و وقتی هم که بازی میکنم خیلی با خودم حرف میزنم و به این فکر کردم که اینم نشونتون بدم و دیگه اینکه خودمم میخواستم بازی کنم.
🐹 خستمه پس باید برم بخوابم ولی حس میکنم حیفه برم بخوابم.
[یه دور دیگه بازی میکنه بازم میبازه]
🐹 *کاراکترش رو زمین گیر میکنه* مردی؟ گیر کردی؟ ها. سازنده های عزیز، اینجا یک باگ هستش. من افتادم ولی باگ خورد.
🐹 کیم سوکجینی که جون کند برسه به نقطه چکپوینت، بریم ببینیم سفر تو به کجا ختم میشود *همون لحظه میفته*
🐹 دلم میخواست بهتون نشون بدم که میرم مرحله بعدی ولی زندگی همیشه اونطوری که ما میخوایم پیش نميره.
🐹 داشتم با خودم فکر میکردم چرا این بازیه اینقدر سخته و فکر کردم باید با کیبورد بازی کنم ولی باید با موس بازی میکردم! هی با خودم میگفتم چرا اینقدر سخته خدایا!
🐹 این بازیه داره جدیم میکنه ها
[میبازه]
🐹 سه دور دیگه میرم و بعدش میرم میخوابم. فردا کار دارم
[همچنان در حال باختن..]
🐹 این دیگه آخرين باره. جدی آخرین سعیم. خوابم میاد.
[میبازه]
🐹 فردا کار داشتم در هر صورت ولی خب...
🐹 آه خیلی عصبیم. این آخرین دوره، جدی آخریشه
[و باخت]
🐹 خب دیگه وقت خوابه بچهها جون
🐹 میخواستم سطح بعدی رو نشونتون بدم ولی نتونستم که بابتش شرمندهام. نمیفهمیدم چی چیا گفتم، ولی دفعه بعدی میتونم ۶ ساعت بازی کنم؟ یا ۱۰ ساعت؟ پس دفعه بعد توی وضعیت بهتری میام
🐹 مهارت هامو قبل اینکه برگردم زیادتر میکنم. بعدا با یه بازی که براتون جالب باشه برمیگردم
🐹 دیگه میرم. همگی، بای بای!!
۳.۰k
۰۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.